علیرضا داوودی
-
علیرضا داودی مقدم
تو با چشمان گیرایت دلم را برده ای تا عرش شدم مبهوتِ بى چون وچراى مست جادويت من دیوانه سرگردان…
بیشتر بخوانید » -
غزل
در سینه غمِ تازه ای از عاشقی بر پاست سنت شکنی کرده دلم واله و شیداست در خویش گم ام از…
بیشتر بخوانید » -
غزل کلاسیک
ابروی شبت رقص دو شمشیر کمانی است اوازه ی چشمت بَدلِ جنگ جهانی است دیوانه ی چشمان توام ،…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا داودی مقدم
بار الها خسته ام فردا تو بیدارم مکن غافل و مستم ببر بالا و هوشیارم مکن نا امید از راهِ…
بیشتر بخوانید » -
علیرضاداودی مقدم
علیرضاداودی مقدم خیابان ها همه غمگین خدايا زندگى سخت و زمين اكنده از دود ست همه در نخوت و مستى…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا داوودی
علیرضا داوودی هزار حیف سر را نشد به شانه گذارم هزار حیف تا مثل ابر ، بر تو ببارم هزار…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا داوودی
علیرضا داوودی انگیزه ی اشعارم ای خاطره هایت همه اغواگر و شیرین با یاد تو سر زنده شود این…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا داوودی
علیرضا داوودی چشم تر چشمی که فقط در غم چشمان تو تر شد در حسرت دیدار شما ، خیره به…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا داوودی
علیرضا داوودی توان اوج ندارد پری که من دارم بیا که شانه ندارد سری که من دارم بیا بریز…
بیشتر بخوانید »