شعر کانونشعر کلاسیکشعر و ترانهعلیرضا داوودیغزل

علیرضا داوودی

چشم تر

علیرضا داوودی

چشم تر

چشمی که فقط در غم‌ چشمان تو تر شد

در حسرت دیدار شما ، خیره به در شد

من ، دلشده ی گوشه نشينیِ که نبودم

دنیای من از غصه ی تو زير و زبر شد

دیوانه شدم حرف دلم بر لب ام امد

يك شهر از عاشق شدنم  باز خبر شد

عاشق شده ام ای، همه ی خلق بدانید

اخر دل دیوانه ی من . مرد خطر شد

بسیار پریشانی از ، عشقِ  تو کشیدم

تا شانه ی تنهایی من لایق سر شد

تو امدی و پر زده از دل  غم دوران

شب های غم الوده به یکباره  سحر شد

هر شب من ديـوانه دعا  بهر تو كردم

حاجت که گرفتم غمم از سینه به در شد

     #علیرضا داودی مقدم

مشاهده بیشتر
کتاب پرواز نهنگ ها مجموعه اشعار سپید عبدالله محمدزاده سامانلو برای خرید کتاب و واریز باشماره 09902034931 و یا پنل چت در سایت پیام بدهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید