شعر کانونشعر کلاسیکشعر و ترانهغزلمریم رضایی

مریم رضایی

گذرِ جوانی

مریم رضایی

گذر جوانی

جــوانی چـون گـذر می کرد از مـن
بَرایـم دست تِکــان مـی داد یِکـریز

نگاهـش سَـردُ سنگیـن بودُ بـی‌روح
مثـــالِ مَـردِ بی شَــرمِ کمــی هیـــز

مرا او می سِپُـــرد بر دسـت پیــری
نبــــود آنجا کـسی گویــد که بگریز

به پیـــش آمـد وَ دسـتش را برآوَرد
چنین گفـت آن، گذر باید،به پا خیز

گــذر از روزگــــــــــارانِ جوانـــی…
مثـــال بـرگِ ســبزی کـه بـه پاییــز

شــده زردو کمــی رنـجور و خسته
و پایان می دهــد بر سبزی ات نیز

به یــک‌آن در دلـم غُــصّه رها شــد
که این حِس در وجودم بوده لبریز

جـوان بـــودم مگـر من،تا به الان؟!
نبُـــردم لــــــذّتی حتّـــی به ناچیـز

جوانــی گـر چُـنین باشد، نخواهـم
همان بِــه بگـذریم حتّـی غم انگیـز

مریم_رضایی

مریم رضایی شاعر چند ورق کاغذو یک دونه قلم همیشه یارِ منه علاقه مند به ادبیات

مشاهده بیشتر
کتاب پرواز نهنگ ها مجموعه اشعار سپید عبدالله محمدزاده سامانلو برای خرید کتاب و واریز باشماره 09902034931 و یا پنل چت در سایت پیام بدهید

Maryam Rezaei

مریم رضایی شاعر چند ورق کاغذو یک دونه قلم همیشه یارِ منه علاقه مند به ادبیات

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید