شعر کلاسیک
-
فاطمه انصاری
فاطمه انصاری خراب احساس مرا بد و خراب ش کردی آتش به دلم زدی کبابش کردی هرکس که تورا به…
بیشتر بخوانید » -
شهلا نوروزی
شهلا نوروزی شب چشمت به پایان می برد عطرت نسیمِ صبحِ شب بو را معطر می کنی هر شب…
بیشتر بخوانید » -
محسن زیدعلی
محسن زیدعلی خدای دل مرا خدای دلم بی خطر نمی خواهد خلیلِ بت شکنِ بی تبر نمی خواهد همیشه کنجِ…
بیشتر بخوانید » -
لیلا ساتر …روزهای غریب
چه حرف های نگفته ، که با تو ، او دارد چه روز های غریبی ، که پیش…
بیشتر بخوانید » -
فاطمه شایگان
فاطمه شایگان زخم یا بر لبم زخمیست پیراهن دریده یا درسرم جنگیست اهریمن ندیده حالم دقیقا حال بابا طاهر…
بیشتر بخوانید » -
مهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده سقفی به بلندای تو باخاطره ی عشق توبرپاست دلم هرجا باشی،درست آنجاست دلم من کفتربرج شانه هایت…
بیشتر بخوانید » -
شهلا نوروزی
شهلا نوروزی انسان آسیلیر شَهَرین در دُوواریندان یِئنی عنوان آسیلیر جنته گئتمک ایچون بیر اولو شیطان آسیلیر نه آجی گرچه…
بیشتر بخوانید » -
داود هاشمی وند
داود هاشمی وند بازی عشق امشب به نام عاشقی دل را معطر می کنم هر صورت از عشق تو را…
بیشتر بخوانید » -
لیلا ساتر… آویشن اندوه
لیلا ساتر آویشن اندوه درد وقتی است که با پنبه سرت را ببرند جلوی روی خودت خون رگت را بخوردند…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا داودی مقدم
بار الها خسته ام فردا تو بیدارم مکن غافل و مستم ببر بالا و هوشیارم مکن نا امید از راهِ…
بیشتر بخوانید »