شعر کلاسیک
-
مریم مرادی
مریم مرادی دشت شقایق ای که با شوریدگی روح و روانم برده ای آتشی بر دل زدی تا استخوانم برده…
بیشتر بخوانید » -
محمد دری صفت
محمد دری صفت زیباترین غزل زیباترین غزل تو شدی ، باوری هنوز هم ابتدای عشقی و هم آخری هنوز زیباست …
بیشتر بخوانید » -
حمید نوروزی
حمید نوروزی شعر حریف او نشد دلم حریف او، حریف کوه رفتنش نشد که خواهشی کنم بماند او اگر چه…
بیشتر بخوانید » -
مهشید کاوه
مهشید کاوه شعر کوچ به کجا کوچ کند کهنه سپیدارِ سیاه ؟ بس که افسرده دلش در غم و تکرار…
بیشتر بخوانید » -
اعظم اسماعیلی بانوالف
اعظم اسماعیلی بانوالف ضربان‌های آبی شعر سپید ________________________ از جنگ برمی‌گردند در عمق فَلات‌های تشنه از جنگ برمی‌گردند و…
بیشتر بخوانید » -
مهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده درخت ارغوان من ماندم و کوله بارتنهایی ها باخنده ی گریه دارتنهایی ها دیواربه دیوار دلم می…
بیشتر بخوانید » -
دنیا اسعدی
دنیا اسعدی حوای چارپاره خسته از های و هوی اطرافم می‌کِشم نقش خواب زیر پتو روی بالش، کنار ساعتِ کوک…
بیشتر بخوانید » -
فاطمه محمدحسن (بدری)
فاطمه محمدحسن (بدری) چشم انتظاری غزل تا دلم در فکر چشمان پر از مهر تو بود کل اعضای تنم ،شکر…
بیشتر بخوانید » -
فهیمه عباسی
برق نگاهت از لبه‌ی بوسه، تیز‌تر لب‌هایت از نوازشِ مادر، عزیز‌تر گفتی که عشق، هستِ من و توست تا ابد…
بیشتر بخوانید » -
اکبر باباپور
اکبر باباپور عشق یعنی غزل عشق یعنی : در خیالت دلبری پیدا شود توی بیداری و رویا در نگاهت جا…
بیشتر بخوانید »
