شاعران کانون
-
شهین راکی
شهین راکی نیمتنه شب کبوتر بی بام بال‌هایت را بدوش بگیر درخت های مجاور خانه را بی‌باورم آنها سال هاست…
بیشتر بخوانید » -
شهین راکی
شهین راکی نیمتنه شب کبوتر بی بام بال‌هایت را بدوش بگیر درخت های مجاور خانه را بی‌باورم آنها سال هاست…
بیشتر بخوانید » -
غزل
در سینه غمِ تازه ای از عاشقی بر پاست سنت شکنی کرده دلم واله و شیداست در خویش گم ام از…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی ای کاش فاصله ها چشم های سبز تو گویی ! بهار با طراوت را مژده می دهد !…
بیشتر بخوانید » -
لیلا ساتر …آشفته
سردر گم و آشفته و بی خواب و خیالم دیوار فرو ریخته ی رو به زوالم دنبال خود گم شده…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی من با تو خواهم بود بی تردید روزی با تو خواهم بود ای جاودانه ترین ترانه ای ماندگار…
بیشتر بخوانید » -
غزل کلاسیک
ابروی شبت رقص دو شمشیر کمانی است اوازه ی چشمت بَدلِ جنگ جهانی است دیوانه ی چشمان توام ،…
بیشتر بخوانید » -
شهلا نوروزی
شهلا نوروزی پیله ی تنهایی لب فرو بستم شبی از دل هیاهوی خودم مست کردم عالمی را مست از بوی…
بیشتر بخوانید » -
عباس محمودی
عباس محمودی صبورانه تا عشق آنقدر زمین خورده ایم که بلند شدن را بلدیم لَختی دشوار زیبا بی پیرایه می…
بیشتر بخوانید » -
لیلا ساتر… پل ها شکست
پلها شکست من به تو دیگر نمی رسم مثل کلاغ قصه به آخر نمی رسم مرداب های فاصله فریاد…
بیشتر بخوانید »
