شعر کانون
-
عبدالله محمدزاده سامانلو
عبدالله محمدزاده سامانلو صدای خفته پنجره ها به گوشند ماهی تنگ، حباب حباب فریاد می زند مرا و گنجشک های…
بیشتر بخوانید » -
لیلا ساتر …روزهای غریب
چه حرف های نگفته ، که با تو ، او دارد چه روز های غریبی ، که پیش…
بیشتر بخوانید » -
فاطمه شایگان
فاطمه شایگان زخم یا بر لبم زخمیست پیراهن دریده یا درسرم جنگیست اهریمن ندیده حالم دقیقا حال بابا طاهر…
بیشتر بخوانید » -
عباس محمودی
عباس محمودی دریچه ای رو به آفتاب چه بگویم؟ هی پشت گوش انداختم اما نه ! اینبار تنهایی ام را…
بیشتر بخوانید » -
مهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده سقفی به بلندای تو باخاطره ی عشق توبرپاست دلم هرجا باشی،درست آنجاست دلم من کفتربرج شانه هایت…
بیشتر بخوانید » -
اعظم اسماعیلی بانو الف
اعظم اسماعیلی بانو الف یادم میماند شعر سپید از کتاب شعر در «حوالیِ خودت» __________________ من نگرانم دوباره…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی با توام با تو فصل پنجم روزی از روزها در همان محیطی خواهی ایستاد که امروز در خیال…
بیشتر بخوانید » -
شهلا نوروزی
شهلا نوروزی انسان آسیلیر شَهَرین در دُوواریندان یِئنی عنوان آسیلیر جنته گئتمک ایچون بیر اولو شیطان آسیلیر نه آجی گرچه…
بیشتر بخوانید » -
لیلا کباری قطبی
لیلا کباری قطبی نقطه ی پایان شب شد و نبض نفسگیر تو ، در جان می زد و دلم ،…
بیشتر بخوانید » -
داود هاشمی وند
داود هاشمی وند بازی عشق امشب به نام عاشقی دل را معطر می کنم هر صورت از عشق تو را…
بیشتر بخوانید »