شعر کانون
-
شهلا نوروزی
شهلا نوروزی تب اسفند از بس که لگد مال شده مرد غرورم آیینه ی در خانه شده سنگ صبورم…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا داوودی
علیرضا داوودی انگیزه ی اشعارم ای خاطره هایت همه اغواگر و شیرین با یاد تو سر زنده شود این…
بیشتر بخوانید » -
سمیه امینی راد
سمیه امینی راد سه دوره از تاریخ سه درخت بودیم قرمز پاییزی نه فقط قرمز در امتداد بادهای شکسته.…
بیشتر بخوانید » -
فرانک سلطانی
فرانک سلطانی اندوه پاییزی نیستی و شعرم اندوه پاییزی ست که واژه هایش عریان می کند نبودنت را #فرانک_سلطانی
بیشتر بخوانید » -
آذر رئیسی فیل آبادی
آذر رئیسی فیل آبادی هوای خانه هوای خانه ابری مانده و باران نمیگیرد کسی دراین حوالی عشق را آسان نمیگیرد…
بیشتر بخوانید » -
لیلا ساتر…پله ی گمراهی
پله ی گمراهی زنده کن در تن من کبکبه ی شاهی را تا به آتش بکشم هر چه نمی…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی من ریشه هایم را من ریشه هایم را پرواز شاید ! بهانه ای باشد ! برای رسیدن به…
بیشتر بخوانید » -
مهناز نیکفر
مهناز نیکفر جنگ جنگ تمام میشود اما هراسِ مین های خنثی نشده در مرزها همچنان پاهای خویشاوندی نسلها را قطع…
بیشتر بخوانید » -
شعر دوباره شب احمد احمدی
شعر دوباره شب احمد احمدی برگردان فاطمه جعفری “Yine gece, yine hüzün. Ve yine içimde sen. Ve biliyor musun? İçimde…
بیشتر بخوانید » -
فاطمه بهزادی (نیشا)
فاطمه بهزادی نیشا بوی پاییزی هوایت را از ترس عقربه ها زیر سر پنهان کرده ام مبادا تو را…
بیشتر بخوانید »