فاطمه شایگان
-
سپید
مرا می خواندانگار کسی درست همینجا کُنجِ خاکروبه ی ذهنم باصدایی رنگ پریده و نوایی شکسته به سبک نستعلیق! که…
بیشتر بخوانید » -
فاطمه شایگان
فاطمه شایگان زخم یا بر لبم زخمیست پیراهن دریده یا درسرم جنگیست اهریمن ندیده حالم دقیقا حال بابا طاهر…
بیشتر بخوانید » -
فاطمه شایگان
فاطمه شایگان دل بی کَس این دل عاشق اگر جز تو کس وکاری داشت روح نفرین شده کی فکر خود…
بیشتر بخوانید » -
فاطمه شایگان
فاطمه شایگان پاتوق واژگان ذهن دست هایم , پاتوق واژگانیست از جنس تو, گرم و دنج , شبیه زاویه…
بیشتر بخوانید » -
نان گرسنه
نان گرسنه فاطمه شایگان زل زده نانی گرسنه به دهانِ لنگِ کودکی که می فروشد زیر شولای خیابان درد…
بیشتر بخوانید » -
فاطمه شایگان
فاطمه شایگان هیسس به پایان رسیدخمیازه ی ماه ، وقتی که قنوت مان از گریه نَشت کرد وَ تهِ بن…
بیشتر بخوانید » -
فاطمه شایگان
فاطمه شایگان آینه شعر سپید آینه دیگر مرا در بستر پیراهنت گردن نمیگیرد واین حال بدم را هیچکس درزیر…
بیشتر بخوانید »