محمدعلی میرقاسمی
با توام با تو
قسمت اول
برای باروری انگیزه و رویش باورهای نوین
تقدیم
به تمام دردمندانی که با لبخندهای خود دلیل شادمانی ام بوده اند.
کلام نخست
دیروز ، امروز ، فردا …
دیروزی را که گذشت ، دیروزی را که در دورترین خطوط سیاه و سپید برگ برگ تاریخ ، نمایان است ! اشک و لبخند ، فریاد و وحشت ، بی هر کلامی که گویای درد های در گلومانده ی انسان هاست ! اینکه بگویم از کجا …؟ نمی دانم …!
بی شک انسان با گشودن چشم خود به هستی ، مهر دیگری به مانند خود ، نسبت به خود وجودی اش را شاهد بود ! مهر بی مانند ، مام بی تکرار ، در حقیقت ماندگارترین مهر ، از آغاز تا امروز شاید مبنای مهر و عشق ، گذشت و دوست داشتن ، به ماه رویان و مادران مربوط است .
دیگر رخداد ، طراوت و اطمینان به این وجود است ، باز هم مام ، اویی که با آغوش گشوده و قلبی گشاده به مای انسانی نگریست و گریست ، از گذشته تا به امروز !
انسان ، زیستن را آموخت ، اما انسانی زیستن تعریف دیگری دارد .
شاخ و برگ ، بوران و تگرگ ، باران ،آفتاب و … انسان ولی بی تاب و بی قرار ، با اینکه می داند آغوش مام ، خلوت ایمن برای اوست اما انسان ، پای بر خاک می نهد و به مانند خود می بیند ، قبل از هر واژه و مفهوم و کلام ، انسان از دریچه ی چشم ، احساس درون را جاری و جان بخشیده ، می پندارد که باید بماند یا بگریزد !
حال انسان ، این موجود کنکاش گر ، پرسش گر ، بهتر زیستن در زمین را جان می بخشد .
زمین در تسخیر انسان است ، هم اویی که در زمین پای نهاد ، از بلندای بر پایین خزید ، مقابل درندگان کرنش کرد و شاید با دیگران سازش ، طبیعت و دیگر موجودات غیر خود را به کار گرفت و به تدوین قبیله پرداخت .
حال ، انسان ، اویی که یک قبیله بود ، پدیدآورنده ی مرزها و امراض هاست ! بلندای را بهترین می داند ، عریان تن ، عریان طنین ، بی هر شرم ، تنهایی اختیار می کند ، با ذهن پویا ، ذهن ناپویا را به بردگی می گیرد ! دلیل پایداری و بقای خود را نا پایداری دیگران می داند !
فردا آیا حاصل امروز است ؟ زمین آیا میزبان خوبی برای فرزندان فردا خواهد بود ؟ انسان این قرن نیازمند به ویرایش دارد ، مرور در رفتار انسانی ، تدوین راهکار ، علوم انسانی ( فلسفه ، جامعه شناسی ، روان شناسی ، هنر ) برای انسان امروز ، پیک شادمانی اند ، با این پیام که بستری مناسب برای رشد و پیشرفت دختران و پسران امروز ، پدران و مادران فردا باشند .
مشاور یا درمانگر در حین گفتگو با فرد درمانجو یا خود بیمار انگار ، موارد مربوط به رفتار او را مورد پردازش و ارزیابی قرار می دهد و از طریق داده ها که در رفتار ، گفتار درمانجو پنهان است وی را واکاوی و پالایش می کند و اگر ضرورت دانست با دیگر دوستان و نزدیکان پیرامون درمانجو ، گفتگو کرده و آنها را هم در ترمیم رفتار و روان درمانجو درگیر ، رهبری و هدایت می کند .
جهان امروز ، جهانی توام با فناوری اطلاعات و ارتباطات است ، جهانی بزرگ به لحاظ وسعت ، کوچک به لحاظ ارتباطات ! انسان این روزها به راحتی در کمترین زمان به شیوه ی نوین ، رویاهای خود را با حقیقت پیوند می دهد ! انسانی با رفتار رباتیک ! انسانی که زمان را در تسخیر خود دارد و در تلاش برای بازگشت است ، انسانی که درک بالایی از فنون ، علم ، کلام و فلسفه دارد ، انسانی دارای تردید و بد بینی ، انسانی به تمام معنا هیومانیزم ، حال با وجود یک چنین جهان نوینی و یک چنین انسان بد بینی ، مشاور باید برای پای نهادن در قلب درمانجو اقیانوسی از واژه ها باشد ، سرشار از شعر ، دنیایی از دانستنی در خصوص روان شناسی با همه ی ابعاد ، مهمتر اینکه ساختار شخصیت مشاور ، نخست باید قبل از همدلی با درمانجو یا خود بیمارانگار ، یکدلی را محور گفتمان خود قرار دهد و در کلام با مخاطب دلیل باروری اعتماد و اطمینان خاطر او باشد .
بیاییم با هم بخندیم ، نه اینکه به هم بخندیم ، با هم فریاد کنیم ، نه اینکه به هم فریاد کنیم ، با هم زیستن بیاموزیم ، نه اینکه به هم زیستن بیاموزیم ، با هم مهر بورزیم ، نه اینکه به هم مهر بورزیم ، با هم نیکی کنیم ، نه اینکه به هم نیکی کنیم ، با هم با هم با هم …
دلیل ماندگاری انسان رفتار راستین و زیستن در اکنون است ، انسان یعنی این … سان ( اکنون ) فردا به امروز ما چشم دوخته است ، بهتر از دیروز باشیم .
علم ، قلم ، کلام ، خرد ، خودباوری ، خویشتن داری ، اندیشه ، انگیزه ، آزادی ، راه رستگاری انسان است .
جهان پیش روی ما شاید تکرار دوباره ی تاریخ است …! بهار ، تابستان ، پاییز ، زمستان …
اطمینان به اینکه خود آغاز گر باشیم .
محمدعلی میرقاسمی