قلمرو خدایان

50,000 تومان

تحت نظارت کانون شاعران معاصر

نویسنده : مرضیه پرهیزکار
ویراستار : عبدالله محمدزاده سامانلو
طراح و صفحه آرا : عبدالله محمدزاده سامانلو
ناشر : بید
سال و نوبت چاپ : 1400 – اول
شمارگان : 5۰۰ نسخه
شابک : 3-052-309-622-978
قیمت : 50000 تومان

قلمرو خدایان

کتاب داستان مرضیه پرهیزگار

باید آنچه را که دریافت کرده ام با تمام جسم و جانم محافظت کنم و تلاش بی سابقه ام را در این راه به هدر ندهم ، این که من رهروی مبارز بودم یا نبودم را نمی دانم امّا این جنگیدن ها و مبارزه ها از من در برابر هر شک و تردیدی که در وجودم بود محافظت می کرد . رهنوردی که سالها به دنبالش می گشتم اکنون در من متولّد شده بود و من را به هر سو که می خواست می کشاند ، اینکه من چه کسی هستم و چه چیزی هستم مهم نیست بلکه این مهم است که همیشه دنبال خودم گشته ام و اکنون خود را همانگونه که باید یافته ام البته این حقیقتِ همیشگی من نخواهد بود چرا که همه چیز در گذر زمان تغییر خواهد کرد ، شاید که روح نیز در گذشته خام تر بوده و ممکن است بعد از این تغییرات بالقوّه ای در آن نطفه گذاری شوند تا در آینده به فعل تبدیل شوند .

این خاصیت انسان است که به هرچه که دست می یابد به آن بسنده نمی کند و مدام به فکر ایجاد تغییر در وجود خویش و محیط بیرون است  این به این معنی است که هیچگاه هیچ چیزی و هیچ شرایطی ثابت و ساکن باقی نمی ماند درست مانند طبیعت که برای بازیابی خود  دچار  تغییرات  می شود،  پس  اکنون  من  نیز  در  تمامی  اعصار بارها  و  بارها  دستخوش  تغییر  بوده ام ،  هستم  و خواهم   بود  امّا می دانم که آن نور همیشه در وجودم و با من باقی خواهد ماند و مرا هر لحظه به سوی خود خواهد خواند .

تحت نظارت کانون شاعران معاصر

نویسنده : مرضیه پرهیزکار
ویراستار : عبدالله محمدزاده سامانلو
طراح و صفحه آرا : عبدالله محمدزاده سامانلو
ناشر : بید
سال و نوبت چاپ : 1400 – اول
شمارگان : 5۰۰ نسخه
شابک : 3-052-309-622-978
قیمت : 50000 تومان

بخشی از داستان :

به بررسی افکارم ، اعمالم و میزان عشق و اشتیاقی که برای این تجربه در وجودم داشتم پرداختم ، در این چند هفته اخیر زندگی به صورت کاملاً یکنواخت و معمولی سپری شده بود و هیچ اتّفاق خاصی رخ نداده بود تا من بتوانم راحت تر آنرا بررسی کنم ،
تصمیم گرفتم از اطرافیانم در مورد آن سوال کنم و بدانم آیا تغییری در رفتار ظاهری ام ایجاد شده یا نه امّا آیا این کار عاقلانه بود ؟
آنها در مورد من چه فکری می کردند ؟ شاید مرا انسانی از خود راضی تلقی می کردند و یا کسی که از فرط تنهایی به جنون مبتلا شده است . همه ی این ها به مغزم خطور کرد الّا یک مورد و آن هم رفتار متقابل آنها بود ، باید بررسی می کردم که آیا آنها مرا بیشتر از قبل دوست دارند یا نه و یا اینکه ارتباط و احترام آنها نسبت به قبل چگونه است ، وقتی دقّت کردم هیچ رفتاری که نشان از تغییر در آن باشد ندیدم ، پس باید چه می کردم ؟
خدایا چه کنم ؟ من هرچه بیشتر در معرض بی توجهی قرار می گیرم تشنه تر می شوم و آرزوی دیدن تو بیشتر و بیشتر مرا به خود مشغول می سازد ، پس تو کجایی ؟ چگونه می توانم بار دیگر تو را ببینم ؟ چگونه به آن سرچشمه ای که می گویند عشق ناب از آن جاری ست دست پیدا کنم ؟ کاش آن تجربه های عجیب را نمی داشتم و تو را مانند دیگران در دِیر و کلیسا می یافتم و به همان بسنده می کردم .
برایم سوال بود که آیا تمامی پیامبران و قدّیسین نیز مانند من به این عجز و پریشانی رسیده اند یا اینکه لطف تو شامل حالشان گشته است ؟ شاید هم آنها روزها و شب های متوالی نزد تو زانو زده اند و یا گریه و زاری نموده اند و سپس به آن موقعیت دست یافته اند ، اگر اینگونه باشد من نیز اینکار را می کنم شاید بتوانم بار دیگر توجّه تو را به خود جلب کنم .
در آن لحظات استاد فقط و فقط مرا می نگریست و ساکت و آرام مرا همراهی می کرد و هیچ زحمتی برای راهنمایی یا آرام کردن من به خود نمی داد .

لینک کوتاه مطلب

مدیر کانون شاعران معاصر، شاعر و ترانه سرا و گردآورنده کتاب برگزیده سیمرغ شعر (شاعران برگزیده سراسر کشور) فارغ التحصیل در مقطع کارشناسی در رشته ادبیات فارسی

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “قلمرو خدایان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید