محمدعلی میرقاسمی
… من با تو بهارم …
پای در بند تو نهادم
به مانند چکاوکی که زمستان سرد
چهار گوشه ی جهان را
که شاید
لبخندی را یافته باشم
شاید هم
دشتی از جنس چشم های سبز تو
اما …
دشتی نیافتم !
لبخندی نیافتم !
بی تو زندگی ام زمستان است
من بسیار دلگیرم
به مانند روز بارانی فروردین
ولی تو شادمان !
به مانند یک روز تابستانی !
بهار به رنگ چشم های توست
رنگین کمان تویی …!
خورشید تویی …!
باران تویی …!
اما بدان
من با تو بهارم
بی تو زمستان .
شعر … محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی
زادروز : 10 / 12 / 2538
زادگاه : هیرکان
شاعر ، نویسنده ، پژوهشگر علوم اجتماعی ( فلسفه ، جامعه شناسی ، روان شناسی ) دانش آموخته ی بهداشت و درمان ، کارشناسی روان شناسی ، کارشناسی ارشد روان شناسی شخصیت ، عضو انجمن روان شناسی ( APA ) ( USA ) عضو خانه ی فرهنگ های جهان ، هامبورگ ( Germany ) عضو کانون شاعران معاصر ( Iran ) که در مدت عمر خود چهل و سه زمستان را شاهد بودم و بیست سه سال است که به طور یکپارچه می نویسم .
از عمده کارهای نوشتاری من مجموعه ی اشعارم است که به طور پراکنده در نشریات متفاوت در ( Iran ) و هامبورگ ( Germany ) منتشر گردیده است و اینکه هشت سال قبل پروژه ی اقتصاد ، بازرگانی ، توسعه ی روستایی را تدوین ، تشریح و مکتوب کردم که در روزنامه ی مربوط منتشر گردید ، دیگر کارهای من ده پروژه ی روان شناختی انگیزشی است که در ماهنامه ی ( چاپار ) هامبورگ ( Germany ) مربوط به خانه ی فرهنگ های جهان در طول سه سال با همکاری ، همدلی ، یکدلی مدیر نیکو سرشت این ماهنامه انتشار یافت .