شعر کانونشعر کلاسیکغزل

مهشید کاوه

شعر کوچ

مهشید کاوه

شعر کوچ

به کجا کوچ کند کهنه سپیدارِ سیاه ؟
بس که افسرده دلش در غم و تکرار سیاه

خاطراتش همه شب سوخت به غوغای سکوت
مثل دودی که نشسته ست به نیزار سیاه

پافشاری بکند ریشه ی جا مانده به خاک
شاخه ها بارِ سفر بسته به انبارِ سیاه

گردنش چوبه ی داری شد و با نیش طناب
رو سفید است شب از گردش یک مارِ سیاه

داد رسوایی جنگل که چرا دار شده
مثل پیراهن یوسف سر بازارِ سیاه

برگ در برگ ببارد به غم انگیزیِ خود
زیر تبدارترین بارش ‌‌‌‌رگبارِ سیاه

کو امیدی به سحر در دل ما شبزدگان؟
پنجره مات شد از بازی دیوارِ سیاه !

#مهشیدکاوه

مشاهده بیشتر
کتاب پرواز نهنگ ها مجموعه اشعار سپید عبدالله محمدزاده سامانلو برای خرید کتاب و واریز باشماره 09902034931 و یا پنل چت در سایت پیام بدهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید