مریم نوروزی
پاییز شعر سپید
تو پیراهن زردِ نارنجی ات را پوشیدی
اما نمی دانستی
منهمان درخت سر بریده ام
که دود از کنده اش بلند می شود
مریم نوروزی
سر رفته ای از همه
انقدر
که حواست نیست
دست دراز می کنی
به چیدن خودت
تا پر شود از تو
همه ی شهر
وهمه ی تنهایی ای
که بر دوش ات ریخت
به من بگو
پاییز
چه کسی
با این همه شاخه ی خشکیده
می تواند خیال بافی کند
#مریم نوروزی
جای دوری نرفته اند،ابرها
فقط
چند روزی ست
دستهای الوده اشان را شسته اند
#مریم_نوروزی