شعر کانونشعر کلاسیکشعر و ترانهغزلفاطمه محمدحسن بدری

فاطمه محمدحسن بدری

شکر خدا

فاطمه محمدحسن بدری

شکر خدا

 

تا دلم در فکر چشمان پراز مهرتو بود
کل اعضای تنم ،شکر خدا را می نمود

چشمهایم می درخشیدند باذوق تمام
اشکِ شوقم مثل مروارید درحال فرود

گونه ام درحسرت دست نسیمی آشناست
داغ گلهای شقایق مانده برقلبی کبود

می زنم سازی برای قلب عاشق پیشه ام
کاش لبهای تو آوازی برایم می سرود

دست بر دستت دهم تااینکه هم عهدت شوم
تاکه باشد باز با تو لذت گفت وشنود

درقنوت هر نمازم روی لبها نام توست
عاقبت سر می رسد چشم انتظاری دیر وزود

می نویسم این غزل را با خیال چشم تو

کاش چشمت غصه ها را از دل من می زدود

۱۴۰۰/۲/۱۹
#فاطمه_محمدحسن”بدری”

من متولد۱۳۳۸/۹/۲۹ هستم ودرشهرری دنیاآمدم دریک خانواده مذهبی وفرهنگی بزرگ شدم .حدود۱۲ ساله شعرمیگم وغزل رابیشتر دوست دارم ومینویسم.کتابهای شاعران معاصر رازیادمیخونم وکتاب بوستان سعدی رازیادخواندم غزلهای حافظ رادوست دارم ۱۵ کتاب مشترک دارم ویک کتاب اختصاصی .

مشاهده بیشتر
کتاب پرواز نهنگ ها مجموعه اشعار سپید عبدالله محمدزاده سامانلو برای خرید کتاب و واریز باشماره 09902034931 و یا پنل چت در سایت پیام بدهید

فاطمه محمدحسن

من متولد۱۳۳۸/۹/۲۹ هستم ودرشهرری دنیاآمدم دریک خانواده مذهبی وفرهنگی بزرگ شدم .حدود۱۲ ساله شعرمیگم وغزل رابیشتر دوست دارم ومینویسم.کتابهای شاعران معاصر رازیادمیخونم وکتاب بوستان سعدی رازیادخواندم غزلهای حافظ رادوست دارم ۱۵ کتاب مشترک دارم ویک کتاب اختصاصی .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید