محمدرضا سلطانی
آغوش تو
تو را
آغوش خواهم کشید
اگر این فریادها
مشتها امان بدهند
تو را
آغوش خواهم کشید
اگر این جان ها
خون ها امان مان بدهند
تو را
هر بار آغوش خواهم کشید
اگر این دیوارهای بلند
دارها و بندها امان بدهند ما را
اگر ضجه های مادران
پاییز خون ریزان و
این واژه های تکه تکه
امان تازه ای بدهند
تنم
وطن می شود
وقتی تو را
جاودانه آغوش خواهم کشید!!
سلطانی_محمدرضا