شعر کانونشعر کلاسیکغزلمریم مرادی

مریم مرادی

دشت شقایق

مریم مرادی

دشت شقایق

ای که با شوریدگی روح و روانم برده ای
آتشی بر دل زدی تا استخوانم برده ای

آمدی با یک غزل از شعر نابِ زندگی
در میان واژه ها طبع روانم برده ای

چون غزالی می خرامی در میان دشتِ دل
حالیا با یک نگه تیر از کمانم برده ای

سالکی در مانده بودم در مسیر عاشقی
خود نشانم گشته و نام و نشانم برده ای

رنگ رخسارم بدیدی ، برگ زردی خسته ام
چون بهاری پر ز گل ، رنگ از خزانم برده ای

گفتمت جانا بیا بنشین کنارم ساعتی
در همان ساعاتِ خوش تاب و توانم برده ای

لب خموش و دل گریبانگیر چشم مست تو
مرغ سرکش را جدا از آشیانم برده ای

چون سلیمانی غزلخوان بوده ام بر مار و مور
اینک ای گل ، نطق گویای زبانم برده ای

#مریم_مرادی

مریم مرادی متولد 54 از اراک اصالتا از لرستان شاعر/ کتاب شعر اختصاصی دشت شقایق/ کتابهای شعر دریای خیال/ بغض پنهان ساحل/ خوابگردها/ سه رمان در حال چاپ/هنرجوی خوشنویسی و میناکاری

مشاهده بیشتر
کتاب پرواز نهنگ ها مجموعه اشعار سپید عبدالله محمدزاده سامانلو برای خرید کتاب و واریز باشماره 09902034931 و یا پنل چت در سایت پیام بدهید

مریم مرادی

مریم مرادی متولد 54 از اراک اصالتا از لرستان شاعر/ کتاب شعر اختصاصی دشت شقایق/ کتابهای شعر دریای خیال/ بغض پنهان ساحل/ خوابگردها/ سه رمان در حال چاپ/هنرجوی خوشنویسی و میناکاری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید