شعر سپیدشعر کانونشعر و ترانهشهین راکی

شهین راکی

پژواک

شهین راکی

پژواک

پای یافتن‌ات را
که به راه می‌دهم
گُم  می‌شوم
قرار بود همدمم باشی
و معراج کلام
نفس حرف‌‌هامان
که  ناگفته ماند

قرار بود
بر آماس زمین
به قامت واژه عَلَم شویم
تا پژواک
ردای خاموشی از تن‌‌مان برکَند

بی خیالم  شدی
و من بی‌خیال‌ آنچه
خنج‌های زیر پوست شب را
مرهم بود
تا تورم هزار بغض کاری‌
سیلی شود و
بر این چنبره‌ی سیاه
فرود آید

از دامان صحرا و خار مغیلان
تا همهمه‌ی خیابان
کشان درد بود
تا شکنجه‌ی اهریمن
کار ساز آید

به فرش نشستیم
و آن شد که سزاوار می‌نمود

آه ، باز قدم بر قدم واژه می‌نهم
به بیانی  ناپیدا
مرا ببخشش
اگر
بیش از اینها
به پرده نهان است

مشاهده بیشتر
کتاب پرواز نهنگ ها مجموعه اشعار سپید عبدالله محمدزاده سامانلو برای خرید کتاب و واریز باشماره 09902034931 و یا پنل چت در سایت پیام بدهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید