شعر کانون
-
مهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده غزل “ناقوس مریم” سر می کشم بی تو، شراب…
-
مهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده غزل “حسن یوسُف” در میان عابران، وقتی توقف می…
-
مهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده غزل “خواب ساغرها” زمانی که پریدم از کویر خشک…
-
فاطمه انصاری
فاطمه انصاری بمب هر گناهی میکند دل از نگاه تو سزاست با…
-
فاطمه انصاری
فاطمه انصاری سنگینم گوشم کمی سنگین وحرفم درد دارد اینجا هوایش آفتابی…
-
لیلا ساتر فاصله
چقدر فاصله افکار ما دوتا دارد و هر که باور و اندیشه…
-
محسن زیدعلی
محسن زیدعلی گرم غزل شبیه قهوه ی تلخی که برابرِ توست به…
-
لیلی کباری قطبی
لیلا کباری قطبی موی پریشان شده در باد چون هاله ای از…
-
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی اختلال دیگر باوری ، دلیل در خود ماندگاری ، روان…
-
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی … من با تو بهارم … پای در بند تو…
-
مهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده رباعی همپای بهار همپای بهار، مست ودلباخته ام باسردی…
-
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی فصل اول اختلال در حقیقت ، برافروختگی ، پراکندگی ،…