شعر کانون
-
مهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده رباعی معبدپرالهه ازیورش ناگهانی ات باخبرم ای عشق!نیاجلو، نیادوروبرم بالشکرغم،قشون قشون آمده ای انگارنه انگار که من…
بیشتر بخوانید » -
شادیه غفاری
◾شادیه غفاری◾انتظار و شعر آغاز شد؛ از چشمان باردار پنجرهای که شیر میداد انتظار را … #شادیه_غفارے @shadiehghaffari
بیشتر بخوانید » -
شهین راکی
شهین راکی نیمتنه شب کبوتر بی بام بالهایت را بدوش بگیر درخت های مجاور خانه را بیباورم آنها سال هاست…
بیشتر بخوانید » -
شهین راکی
شهین راکی نیمتنه شب کبوتر بی بام بالهایت را بدوش بگیر درخت های مجاور خانه را بیباورم آنها سال هاست…
بیشتر بخوانید » -
دكتر مريم نقدی
دکتر مریم نقدی قهر و آشتی “پیرشدم” پیر شدم دیگر دلم برای تو جان نمی دهد دیگر در روزهای سخت…
بیشتر بخوانید » -
غزل
در سینه غمِ تازه ای از عاشقی بر پاست سنت شکنی کرده دلم واله و شیداست در خویش گم ام از…
بیشتر بخوانید » -
مهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده رایحه ی انار رباعی ازرایحه ی انارمستم کردی تانیست شدم دوباره هستم کردی یلدایلدا ،چله گرفتم پاییز…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی ای کاش فاصله ها چشم های سبز تو گویی ! بهار با طراوت را مژده می دهد !…
بیشتر بخوانید » -
لیلا ساتر …آشفته
سردر گم و آشفته و بی خواب و خیالم دیوار فرو ریخته ی رو به زوالم دنبال خود گم شده…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی من با تو خواهم بود بی تردید روزی با تو خواهم بود ای جاودانه ترین ترانه ای ماندگار…
بیشتر بخوانید »