شعر سپید
-
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی … در باوری که هرگز … دوران کودکی ام با یک قناری خوش رنگ با چشم های سبز…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی … تو سراسر شادی … زندگی تکرار می شود شوق دیدار … من در این گوشه ی دور…
بیشتر بخوانید » -
دکترمریم نقدی
دكتر مريم نقدى “تزویر” میدانی؟؟؟ اینجا همه درست کردارند اما… کسی حرف راستی نمی گوید حجامت روح لازم است تا…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی … پاداش خداوند … صدای مناجات مانی از کجاست ؟! ما در کدامین زمستان جا مانده ایم ؟!…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی … طنین ترانه ی دریا … گیسوان بلند بی مانند چشم های گشوده دریا را با توام با…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی … نوید تویی … مرا دریاب مرا دریاب دیگر امیدی به روشنایی نیست ! خورشید مرده است !…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی … من با تو در بهار … من دیگر از جهان از لابه لای برگ های بلوت از…
بیشتر بخوانید » -
دکترمریم نقدی
دکتر مریم نقدی “سپید و سیاه ” گرم تر بتاب شاید رسیده شد سیب ارزوهای ما… ***** و…. قصه این…
بیشتر بخوانید » -
دکترمریم نقدی
دکترمریم نقدی “سايه ى سپید” تنها و غریب آرام و رام زخم خورده‌و معصوم پناه‌گرفته درسایه‌ی‌امن‌درخت تنت گنجشک مسافرترسیده‌ازدانه‌های‌دام گوش…
بیشتر بخوانید » -
دکترمریم نقدی”مانارُز”
دکترمریم نقدی “ماهوردلتنگی” چون لرزش ماهور ولی مغرور می لرزد خون شعر در رگهای قلب من نمی ارزد؟؟ در صدر…
بیشتر بخوانید »
