شعر کوتاه
-
۱۴۰۲
علیرضا فرزانه معصیت غنچه ی باکرگی به باد معصیت ؛ من عریانی ِ یک، جامه ی ِ معصومیت، نزد…
بیشتر بخوانید » -
مهتاب / محمود نادری
تو آرام بخواب من از مهتاب قول گرفته ام امشب یک دسته گل شب بوی صورتی برایم بیاورد آه! عطرش…
بیشتر بخوانید » -
لیلا ساتر شکست نور
شکست نور مرا امتداد خواهی داد واختیار مرا دست باد خواهی داد جدای از من و پیوسته بامنی گذرا به…
بیشتر بخوانید » -
لیلا ساتر گلبرگ های سیمانی
دوباره می رسی از راه ، فصل عریانی تن مچاله ی شب های سرد و طولانی قنوت زرد ، سرانگشت…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا فرزانه
علیرضا فرزانه مبادا تو دیر شوی خسته قدم بر می دارم؛ [قدم آهسته!…، تا که شب بلند نشود! تا…
بیشتر بخوانید » -
علیرضافرزانه
علیرضا فرزانه فنا زدگی قرنی باید به حوصله تا فنا رفته دست هامان ز نو، تفسیر جوانه کند.!
بیشتر بخوانید » -
تارهای صوتی
تارهای صوتی تواز مهتاب می آیی از عمق خفته یک خواب نگاهت می کنم هر شب خموش و ساکتی در…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا فرزانه
علیرضا فرزانه صبح امشب فردا را چون به خوابی جهان را چه کنم؟ خورشید شبانِ روشنم! به سفسطه ‘…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا فرزانه
علیرضا فرزانه صبح امشب فردا را چون به خوابی جهان را چه کنم؟ خورشید شبانِ روشنم! به سفسطه ‘…
بیشتر بخوانید » -
علیرضا فرزانه
علیرضا فرزانه بت غرور دنیای ما را سیاه کرده ست؛ [بت غروری کز جهل’ بیم شکستنش نیست هرگز! ابراهیمی…
بیشتر بخوانید »