شعر سپید
-
چکاوک حمیدی
چکاوک حمیدی نشئهی سکوت یه قل دو قل ِ سنگها در سَرم . . . عاجز از اعتراف کاغذ…
بیشتر بخوانید » -
شادیه غفاری
◾شادیه غفاری◾هیچ کلافگی، تقدیرِ کلافهاست؛ آنگاه که سر و تهِ هستشان گم در هزاران گره درد میکشد آشفتگی را… و…
بیشتر بخوانید » -
شادیه غفاری
◾شادیه غفاری◾صبور خرماپزان بود در لهجه خاکیاش! بُرقِعی که دفن میکرد، حرف مرده را در جراحت آب. فاتحه بخوان بر…
بیشتر بخوانید » -
عبدالله محمدزاده سامانلو
عبدالله محمدزاده سامانلو روح الارواح برای درد هایم ماه را به روی شانه ام نشانده ام و چشمه ای که…
بیشتر بخوانید » -
سیاوش فریدزاده
سیاوش فریدزاده زائده های نقصانزا این روزها به این فکر می کنم که تارهای صوتی ام زائده های من اند…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی نامه ای به خداوندگار منطق و اخلاق Jesus درود و شادباش Jesus عزیز و بی مانند … چه…
بیشتر بخوانید » -
عبدالله محمدزاده سامانلو
عبدالله محمدزاده سامانلو هزاران سوال در من، هزاران سوال شنا می کنند و من به خشکی دشت لوت چشم به…
بیشتر بخوانید » -
شهین راکی
شهین راکی کتیبه به شوریدگی انگشتانم ترا ای خروشان خفته بر کدام کتیبه بنشانم این بند بند های معوج کژی کدام…
بیشتر بخوانید » -
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی با توام با تو فصل نهم روزی از روزها در همان محیطی خواهی ایستاد که امروز در خیال…
بیشتر بخوانید » -
عباس محمودی
عباس محمودی صبورانه تا عشق آنقدر زمین خورده ایم که بلند شدن را بلدیم لَختی دشوار زیبا بی پیرایه می…
بیشتر بخوانید »