شعر سپیدشعر کانونمحمدعلی میرقاسمی

محمدعلی میرقاسمی

با توام با تو فصل هشتم

محمدعلی میرقاسمی

فصل هشتم

با توام با تو

فصل هشتم

روزی از روزها در‌ همان محیطی خواهی ایستاد که امروز در خیال خود به مانند رویا باور داری ! ساختار جهان هستی بسته به رویکرد روان و ذهن تو دارد ! تنها دلیل برای باروری باورهای انسان ، روان ، ذهن ، ایمان و اطمینان خاطر به ساختار خیال است ، این خیال است که جهان هستی را در تسخیر خود دارد !

افکار ما می تواند افسار ما را در دست بگیرد ، وقتی ما نسبت به خود بی تفاوت باشیم .

واکاوی ، پژوهش و کنکاش بسیار ، نشان از این دارد که زمین در خود ادوار مختلفی را خاک کرده است ! به طوری که گویی انسان نخست ، همین دیروز از خاک برخواسته است ! ولی در حقیقت انسان امروز با این افکار و باور ، حاصل دگرگونی فصول هزاران هزار سال است ، رفتار انسان بسته به شرایط پیرامون و رویکردهای گوناگون در هر دوران ، روایتی متفاوت داشته است ، برای رویارویی با یک فرایند رفتاری ، اگر امروز برخی از الگوهای رفتاری در ایجاد روابط یا برقراری ارتباط با افراد پیرامون در گذشته را به عنوان یک فکتور رفتاری یا نوعی هنجار رفتاری مربوط به گذشته را در پوشش بخشیدن به روابط با انسان این قرن با دیگر افراد به کار بگیریم شاید در جهان امروز به دلیل تنوع رفتاری بسته به محیط و شرایط و رویکردهای مربوط به واکنش افراد ، این فکتور رفتاری یا هنجار رفتاری مربوط به گذشته را نوعی بد رفتاری یا ناهنجاری رفتاری تعریف می کنیم که مربوط به گذشته است با همان جوشش ، رویش ، پوشش ، گویش که در جهان امروز به طور مکتوب در قالب شرح حال به عنوان اسناد فلسفی ، جامعه شناختی ، روان شناختی از روی نقش ها و نشانه ها گردآوری می شود ، شاید نسل های پیش رو همان طوری که ما به نقد رفتار و رویکرد گذشته می پردازیم ، رفتار ، رویکرد ، افکار و باورهای ما را مورد نقد خود قرار دهند ‌.

من یا شما هر یک به طور متفاوت ‌، افکار و باورهایی برای خود داریم ، افکار و باورهایی که در تمام زندگی ، ما را هدایت و رهبری می کنند ، افکار و باورهایی که می توانند دلیل خوشبختی و سربلندی ما باشند ! افکار و باورهایی که می توانند دلیل بدبختی و سرسپردگی ما باشند ! اما آیا افکار و باورهای ما برگرفته از رفتار ، رویکرد ، رسوم و سنن پیرامون است ؟ آیا ما بسته به رفتار و رویکرد دیگران نسبت به خود رفتار می کنیم ؟ نقد دیگران نسبت به خود وجودی ما تا چه میزان می تواند در ساختار فکری و باروری باورهای ما نقش داشته باشد ؟ باید بگویم بسیار زیاد ! اگر این چنین است پس ما آیا برای دیگران زندگی می کنیم ؟ در این رابطه ما می توانیم پرسش های زیادی از خود یا دیگران داشته باشیم ، ولی در حقیقت بسیاری از ما برای دیگران بودیم ! برای دیگران زندگی کردیم ! زیرا به درستی افکار و باورهای دیگران باور داشتیم ! دیگرانی را که در تولید افکار و باورها پویا بودند ، افکار و باورها برای تسخیر ما ! افکار و باورها برای زنجیر ما ! ما خود به انتخاب خود به این اسارت انسانی تن در دادیم ! ما نمی دانستیم سرنوشت انسان به افکار و باورهایش مربوط است .

گاهی افکار و باورها در یک سرزمین غمگنانه مرگ بسیاری از افراد باورمند را در پی دارد و گاهی هم در سرزمین دیگر برای باورمندان ، خوشبختی ، شادابی و سرزندگی به همراه دارد ! اما آیا خاک با خاک تفاوت دارد ؟ آسمان که همین آسمان است ! زمین که همین زمین است ! ولی در حقیقت این انسان است که خوشبختی یا بدبختی را با رویکرد و رفتار خود برای خود و دیگران پدید می آورد ! گاهی انسان ها خود را رها می کنند ، رهایی نه به معنای آزادی و آرامش ، به این معنا که ناتوان است ! نا شاد است ! دیگر امیدی به دگرگونی و رسیدن به خوشبختی در زندگی خود ندارد ! در یک چنین شرایطی کلام دیگران در وجود انسان ، اثر می گذارد ، هر فکر و هر باوری می تواند مدیریت ما را در دست بگیرد و ما به عنوان یک انسان باور پذیر در تسخیر این و آن قرار می گیریم ! ما دیگر تشخیص مطلوبی نسبت به درستی یا نادرستی افکار و باورهای دیگران نداریم ! هر چرا که دیگران به ما بگویند ، در هر مورد ، باور می کنیم ! شکست برای ما در هر مورد امری عادی است ! دیگر باور داریم به اینکه هستیم ! دیگر باور داریم به اینکه تغییر در رفتار برای ما امری محال است ! با تن در دادن به افکار و باورهای دیگران خود را تحقیر می کنیم ! چرا نباید استقلال فکری داشته باشیم ؟ آیا روی آوردن به افکار و باورهای دیگران دلیل واپسگرایی انسان نیست ؟ چرا باید نسبت به خود و سرنوشت پیش روی خود بی تفاوت باشیم ؟ باید به خود بیاییم ، با خود گفتگو کنیم ، برای خود زندگی کنیم ، ما بنده ی دیگران نیستیم ، ما برده ی دیگران نیستیم ، ما انسان هستیم ، نه انسانی که در تسخیر و زنجیر افکار و باورهای دیگران است ، انسانی آزاد با افکاری متفاوت و باورهای نوین ، انسانی که استقلال فکری دارد ، انسانی که با افکار و باورهای نوین ،‌ جهان پیش رویش را بازسازی می کند ، سرنوشت خود را از نو می نویسد ، انسانی که دیگر به راحتی پذیرای افکار و باورهای دیگران نیست ، ما باید زندگی کنیم ، ما نباید این فرصت را نادیده بگیریم ، باید با رویکرد ، رفتار ، افکار و باورهای نوین ، خود به درک مطلوب زندگی بپردازیم و با نوسازی از نوسازی زندگی را آغازگر باشیم ، باید با  صبوری و بردباری بخش روشنایی زندگی را شاهد باشیم ، روزهای شاد بی مانند پیش روی خود را باور داشته باشیم ، چرخ فلک با رقص خود ما را به رقص وا می دارد .

به میل خود رفتار کنید .

گاهی افکار و باورها ما را دلمرده و رنجور می کنند ، گاهی هم پیرامون ، بستگان ، دوستان و دیگران ، خیلی وقت ها نسبت به کاری که می کنیم یا در محیطی که قرار می گیریم ، یا فردی را که با او ارتباط عاطفی داریم همه و همه نمی توانند دلیل دلشادی ما باشند ، نمی توانند ما را باور داشته باشند ، برای همین با بی تفاوتی ، بی احترامی و اهانت ، ما را به گریه وا می دارند ! صبوری آیا می تواند برای ما مفید واقع شود ؟ با اجبار آیا می توان در کنار دیگرانی بود که از آنها بیزاریم ؟

گاهی اوقات خیلی از این دیگران لیاقت ما را ندارند ، چرا در روابط با دیگران عیار و ارزش را ملاک مهم برای ارتباط ، دوستی و رفاقت نمی دانیم ؟ به میل خود رفتار کنید ، به میل خود زندگی کنید ، تلاش کنید در حین برقراری ارتباط با دنیای پیرامون ، این شما باشید که دیگران را به عنوان یک دوست می پذیرید و اگر هم دیگران شما را به عنوان یک دوست پذیرا بودند باید به خاطر رفتار و رویکرد و خوش قلبی شما باشد .

ماهیت و شخصیت خود را باور داشته باشید .

در یک ضیافت میهمان بودم ، میزبان به دیگر عزیزان روی کرد و گفت : ایشان یعنی من روان شناس هستم ،‌ من هم با لبخند گفتم ایشان مزاح می کنند ! انسان خود موجودی ناشناخته است ! بماند که روان ! همه ابراز خوشحالی کردند و یکی از خانم ها گفت ، چند روز است که در تلاشم با یک روان شناس گفتگو کنم ، ولی نتوانستم وقت بگیرم ، آیا می توانم با شما گفتگویی داشته باشم ؟ من هم گفتم با کمال میل ، رسالت ما این است که بشنویم و آنچه را که مورد نیاز است بازگو کنیم .

در فرصتی مناسب با هم گفتگو کردیم و ایشان گذشته اش را برای من تشریح کرد ، گذشته ای توام با تباهی و تاریکی و اینکه چرا نمی تواند با پیرامون و دوستان ارتباط عاطفی برقرار کند ! چرا پیرامون و دوستان ، او را باور ندارند ! آیا اگر خانواده و دوستان او را باور می کردند ، می توانست با اعتماد به این عزیزان ، دردهایش را بازگو کند ؟! چرا یک خانم باید برای تسکین دردهای درونی اش ، بیرون از کانون خانواده و دوستان ، امین و مورد اطمینانی را برای خود جستجو کند ؟ چرا باید دیگران را امین و مورد اطمینان خود بداند ؟

افرادی را که می شناسم ! افرادی را که به من نزدیک بودند ! افرادی را که دردهایم را می دانستند ! افرادی را که عواطف و احساسات بلورین مرا می دیدند ! اما … اما … چرا به مانند یک سنگ با من رفتار کردند ! من دردهای بسیاری دارم ! من با اینکه در کنار خانواده ام زندگی می کنم و با دوستانم ارتباط دارم ، ولی از آنها بسیار دورم ! با وجود یک چنین شرایطی ! من در چه زمانی شادمان خواهم گشت ؟! من مهر پدرانه ندیده ام ! پدری که با تمام وجود مرا در خود بگیرد ! پدری که با او به راحتی گفتگو کنم ! دردهایم را بازگو کنم ! خیلی دلگیرم ! جنون گرفته ام ! افسرده ام ! از ایشان پرسیدم ، چرا اینقدر به دیگران اعتماد می کنید ! چرا نسبت به ماهیت وجودی خود باور ندارید ، چرا بسیاری از ما انسان ها به رایگان خود را به دیگران عرضه می کنیم ! چرا با دیگران طوری رفتار می کنیم که دیگران با ما به مانند یک کالا رفتار کنند ؟!

بدون اینکه بدانی ، بهترین روزهای زندگی ات گذشت ! حالا در این سنین چرا دوباره اشتباهات مربوط به گذشته ات را تکرار می کنید ؟! چرا تا این میزان به دیگران اعتماد می کنید ؟! تو بی مانندی ، با دنیایی از عواطف و احساسات متفاوت و دارای فقر عاطفی ! اما این فقر نباید دلیل تحقیر شما از طریق دیگران باشد ، چرا در حین برقراری ارتباط با دیگران ، این بخش رفتاری خود ، یعنی فقر عاطفی را بروز می دهید ؟! چرا باور دارید به اینکه دیگران می توانند دلسوزتان باشند ؟! دیگران آیا می توانند برای دردهایتان تسکین باشند ؟ تمنا دارم ، کمی متفاوت تر فکر کنید ، افکار و باورهای گذشته را دور بریزید ، دردهایتان را برای دیگران بازگو نکنید ، فرد دیگری باشید ، از گذشته باید گذشت ( از کسی که با مهرورزی احساس شما را به بازی می گیرد ، بگریزید ، زیرا او یک روان پریش دلشکسته است که برای بهبود خود ، شکستن قلب دیگران را مفید می داند )‌

کمی به خودتان بیایید ، رفتار و رویکرد شما نیازمند به واکاوی دارد ، از گذشته درس بگیرید ، صبور باشید ، چرخ فلک با رقص خود شما را به رقص وا می دارد .

محمدعلی میرقاسمی زادروز : 10 / 12 / 2538 زادگاه : هیرکان شاعر ، نویسنده ،‌ پژوهشگر علوم‌ اجتماعی ( فلسفه ، جامعه شناسی ، روان شناسی ) دانش آموخته ی بهداشت و درمان ، کارشناسی روان شناسی ، کارشناسی ارشد روان شناسی شخصیت ، عضو انجمن روان شناسی ( APA ) ( USA ) عضو خانه ی فرهنگ های جهان ، هامبورگ ( Germany )‌ عضو کانون شاعران معاصر ( Iran ) که در مدت عمر خود چهل و سه زمستان را شاهد بودم و بیست سه سال است که به طور یکپارچه می نویسم . از عمده کارهای نوشتاری من مجموعه ی اشعارم است که به طور پراکنده در نشریات متفاوت در ( Iran ) و هامبورگ ( Germany ) منتشر گردیده است و اینکه هشت سال قبل پروژه ی اقتصاد ، بازرگانی ، توسعه ی روستایی را تدوین ، تشریح و مکتوب کردم که در روزنامه ی مربوط منتشر گردید ، دیگر کارهای من ده پروژه ی روان شناختی انگیزشی است که در ماهنامه ی (‌ چاپار ) هامبورگ ( Germany ) مربوط به خانه ی فرهنگ های جهان در طول سه سال با همکاری ، همدلی ، یکدلی مدیر نیکو سرشت این ماهنامه انتشار یافت .

مشاهده بیشتر
کتاب پرواز نهنگ ها مجموعه اشعار سپید عبدالله محمدزاده سامانلو برای خرید کتاب و واریز باشماره 09902034931 و یا پنل چت در سایت پیام بدهید

محمدعلی میرقاسمی

محمدعلی میرقاسمی زادروز : 10 / 12 / 2538 زادگاه : هیرکان شاعر ، نویسنده ،‌ پژوهشگر علوم‌ اجتماعی ( فلسفه ، جامعه شناسی ، روان شناسی ) دانش آموخته ی بهداشت و درمان ، کارشناسی روان شناسی ، کارشناسی ارشد روان شناسی شخصیت ، عضو انجمن روان شناسی ( APA ) ( USA ) عضو خانه ی فرهنگ های جهان ، هامبورگ ( Germany )‌ عضو کانون شاعران معاصر ( Iran ) که در مدت عمر خود چهل و سه زمستان را شاهد بودم و بیست سه سال است که به طور یکپارچه می نویسم . از عمده کارهای نوشتاری من مجموعه ی اشعارم است که به طور پراکنده در نشریات متفاوت در ( Iran ) و هامبورگ ( Germany ) منتشر گردیده است و اینکه هشت سال قبل پروژه ی اقتصاد ، بازرگانی ، توسعه ی روستایی را تدوین ، تشریح و مکتوب کردم که در روزنامه ی مربوط منتشر گردید ، دیگر کارهای من ده پروژه ی روان شناختی انگیزشی است که در ماهنامه ی (‌ چاپار ) هامبورگ ( Germany ) مربوط به خانه ی فرهنگ های جهان در طول سه سال با همکاری ، همدلی ، یکدلی مدیر نیکو سرشت این ماهنامه انتشار یافت .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید