لیلا ساتر . خلاصه اینکه …
لیلا ساتر
خلاصه اینکه تو آدمی نمای شیطانی
تهاجمی ! پس ِ رویای صلح ، پنهانی
تو شاه کافر یک دختر مسلمانی
مرا دچار جنون کردی و نمی دانی
تمام هستی من بدون تو هیچم
تمام شد ولع ات پای استخوان تنم
صدای عو عوی تو وقت دیدن بدنم
و مطمئن شده بودی که طعمه ای خفنم
خدا مرا زده بس کن نزن نزن نزنم
منی که در وسط استوا ، گرینویچم
سوال فلسفه ی بی جواب ِ بود و نبود
شبیه یک هیجانِ به قله کرده صعود
شمردن ضربانی بدون حد و حدود
و ارتعاش صدایی بدون گفت و شنود
اصول و منطق هیچم که پیچ در پیچم
بیا دوباره تجاوز به نام لیلا کن
بیا و زندگیت را حرام لیلا کن
بیا و زهر خودت را به کام لیلا کن
بیا دوباره مرا هم کلام لیلا کن
که من رها شوم از هیچ تو اگر نیچه م
پلنگ وحشی لیلا که تیز دندان است
که هر کجا تو نباشی براش زنداناست
نه این تویی که نگاهش به سینه و ران است
نه این که عاشق موهای دختر خان است
نه این که زیر نقاب سیاه پنهان است
نه این تو … آن تو که خیلی شبیه انسان است
شبیه خانه که از پای بست ویران است
نگاه ؟؟ قافیه هایت خلاف ارکان است
لیلا ساتر