محمدعلی میرقاسمی
… پاداش خداوند …
صدای مناجات مانی از کجاست ؟!
ما در کدامین زمستان جا مانده ایم ؟!
در کدامین حفره ی تاریک ؟!
برای کدامین کار نادرست ؟!
بهشت جای ما نبود ؟!
دوزخ چرا ما را در خود می بلعد ؟!
زندگی تکرار است ؟
ما دوباره تکرار شدیم ؟
چرا …؟! چرا …؟!
تکرار …! تکرار ..!
ما به کدامین خدای بدی کردیم ؟!
خدای گیتی …؟
خدای خورشید …؟
خدای باران …؟
ما که ایزدان را نازنین می پنداریم !
خدای دادرس کجاست ؟!
دردهای دیروز …
نجوای امروز …
غمگین فردا …
زرتشت پیک شادمانی است
شاید امید
خود دلیل زیستن باشد …
خود دلیل رستن باشد …
خود دلیل امرداد …
سوشیانت برخواهد خواست
من به درفش کاویانی باور دارم
به روز نو …
به زایش دوباره …
به اینکه باز بهار …
دلیل رویش شکوفه ها باشد
بانوی ساسانی
با چشم های سبز یشمی روشن
به صد هزار سرباز …!
تاریکی را شکست خواهد داد !
نور بر تاریکی پیروز است
تاریخ دوباره تکرار می شود
عصر طلایی یزدگرد !
رنگین کمان اشگانی
جشن جمشید
فریاد شادباش
پاداش خداوند
انسان عصر طلایی را
دلشاد خواهد کرد
دادار مهربان
جانی دوباره به جهان خواهد بخشید .
شعر … محمدعلی میرقاسمی