مهرنوش مستحقان زاده
شکوفه ی امید
برشطِّ لبم، بلم بلم، مرجانی
تکثیرهزارقطره ازبارانی
من ساحل اَروَندم وتو بی پروا
کارون کارون،همیشه درطغیانی
باآنکه همیشه عشق درتبعیداست
پیروزی عاشقان بلاتردیداست
ازتوطئه ی خزان نترسان مارا
برشاخه ی دل،شکوفه ی امیداست
من سمت تو باعشق وهوس می آیم
پرشور تر از رود اَرس می آیم
آرامش دریای پس از طوفانی
ساحل ساحل،نفس نفس،می آیم
ازهمهمه ات، موج پریشان شده است
بادلبری ات،خلیج، حیران شده است
نام تو ،زن عاشق شاعرپیشه!
دریا،ساحل،نسیم، باران،شده است
یاوعده ی ماندن نده و زود برو
یا تا تهِ این راهِ مه آلود، برو
اصلا به کنار هر دروغی گفتی
دیوانه تر ازدلم اگر بود، برو
برتختِ نسیم، گل، نشاندن دارد
شب بو هوس قصیده خواندن دارد
با آمدنت شکوفه ها فهمیدند
امسال بهار، قصد ماندن دارد