محمدعلی میرقاسمی
شعر بی کلام
تردیدی ندارم
جهان در چشمان توست !
گاهی تیره
و گاهی یاقوتی روشن !
من دریاهای بی کران را
در چشمان تو یافتم !
تو ، برج بلند فانوسی !
ای ناخدای واژه های سرگردان !
ای زایشگر شعر بی کلام !
پایان شب کجاست ؟
بهار آیا دوباره سبز می شود ؟
سرو کهنسال
روزی شکوفه خواهد داد ؟
پروانه لبخند ابریشمی دارد ؟
ای زایشگر مهتاب
روی دیگر ماه روشن است ؟
یا روی دیگر زندانبان ؟
من تو را باور دارم
خورشید برای تو می خندد !
خورشید به روی تو می خندد !
ما را با لبخندی
ما را به لبخندی
که شادمان شویم
ما را با کلامی
ما را به کلامی
که شادمان شویم
کلام تو جادو خواهد کرد !
ای زایشگر شوق و عشق
فروردین را فریاد کن
اگر به مرگ زمستان باور داری
فروردین را فریاد کن .
محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی
زادروز : 10 / 12 / 2538
زادگاه : هیرکان
شاعر ، نویسنده ، پژوهشگر علوم اجتماعی ( فلسفه ، جامعه شناسی ، روان شناسی ) دانش آموخته ی بهداشت و درمان ، کارشناسی روان شناسی ، کارشناسی ارشد روان شناسی شخصیت ، عضو انجمن روان شناسی ( APA ) ( USA ) عضو خانه ی فرهنگ های جهان ، هامبورگ ( Germany ) عضو کانون شاعران معاصر ( Iran ) که در مدت عمر خود چهل و سه زمستان را شاهد بودم و بیست سه سال است که به طور یکپارچه می نویسم .
از عمده کارهای نوشتاری من مجموعه ی اشعارم است که به طور پراکنده در نشریات متفاوت در ( Iran ) و هامبورگ ( Germany ) منتشر گردیده است و اینکه هشت سال قبل پروژه ی اقتصاد ، بازرگانی ، توسعه ی روستایی را تدوین ، تشریح و مکتوب کردم که در روزنامه ی مربوط منتشر گردید ، دیگر کارهای من ده پروژه ی روان شناختی انگیزشی است که در ماهنامه ی ( چاپار ) هامبورگ ( Germany ) مربوط به خانه ی فرهنگ های جهان در طول سه سال با همکاری ، همدلی ، یکدلی مدیر نیکو سرشت این ماهنامه انتشار یافت .