محمدعلی میرقاسمی
… بسان یک کبوتری …
دو چشم سبز تو !
بسان یک کبوتری
که مست !
جهان هست را …!
جهان نیست را …!
چگونه جان عاشقانه را …!
چگونه بند بند هر ترانه را …!
بهشت را …!
سرشت را …!
مگر دو چشم تو جهان نماست ؟!
خدای را چرا …؟!
چنین دو چشم سبز آفرید ؟!
عروس این جهان تویی ؟!
بهار را نشان تویی ؟!
تویی تو کهکشان تویی ؟!
در این میان منم
که با تو زنده ام
زندگی به خنده های تو …!
چگونه عاشقانه می شود !
سروده ها ترانه ها !
چگونه جاودانه می شود !
بدان که گوشه ای در این جهان
دو چشم سبز تو !
بسان یک کبوتری
که در خیال
به شوق ، عشق ، زندگی ، وصال
چگونه بال بال می زند
بدان که گوشه ای در این جهان
بدان ، بدان ، بدان
در انتظار توست
بی قرار توست .
شعر … محمدعلی میرقاسمی
محمدعلی میرقاسمی
زادروز : 10 / 12 / 2538
زادگاه : هیرکان
شاعر ، نویسنده ، پژوهشگر علوم اجتماعی ( فلسفه ، جامعه شناسی ، روان شناسی ) دانش آموخته ی بهداشت و درمان ، کارشناسی روان شناسی ، کارشناسی ارشد روان شناسی شخصیت ، عضو انجمن روان شناسی ( APA ) ( USA ) عضو خانه ی فرهنگ های جهان ، هامبورگ ( Germany ) عضو کانون شاعران معاصر ( Iran ) که در مدت عمر خود چهل و سه زمستان را شاهد بودم و بیست سه سال است که به طور یکپارچه می نویسم .
از عمده کارهای نوشتاری من مجموعه ی اشعارم است که به طور پراکنده در نشریات متفاوت در ( Iran ) و هامبورگ ( Germany ) منتشر گردیده است و اینکه هشت سال قبل پروژه ی اقتصاد ، بازرگانی ، توسعه ی روستایی را تدوین ، تشریح و مکتوب کردم که در روزنامه ی مربوط منتشر گردید ، دیگر کارهای من ده پروژه ی روان شناختی انگیزشی است که در ماهنامه ی ( چاپار ) هامبورگ ( Germany ) مربوط به خانه ی فرهنگ های جهان در طول سه سال با همکاری ، همدلی ، یکدلی مدیر نیکو سرشت این ماهنامه انتشار یافت .