محمدعلی میرقاسمی
گریان برای تو شعر سپید
دردهایت برای من
رنج هایت برای من
نان و شراب ارزانی تو باد
درمانده در میان دو گیتی
با مردگان چه می گویی ؟!
از مردگان چه می خواهی ؟!
اویی که زنده است
منم … من …
با قامتی بلند بر صلیب
سیمای سرخ
لبخند عاشقانه
از جنس گل شکوفه ی گیلاس
گریان برای تو …
گریان برای مردگان …
راستی …؟!
این مردگان به بندگی ابلیس
تا به کی …؟!
اویی که زنده است
منم … من …
با قامتی بلند بر صلیب
من در میان شمایم
چونان چکاوکان سروده خوان
درمانده در میان دو گیتی
تا کی گریستن ؟!
ایمان به عشق
تنها دلیل رستگاری انسان
ایمان به عشق
تنها دلیل ماندگاری انسان
برخیز
برخیز
جوانه بزن
بشکاف این سیاهی شب را
چون شاپرک
چشم انتظار روشنایی باش
در این سیاهی جانسوز
در این تباهی تاریک
ابلیس مست
مردگان را به بازی گرفته است
اما تو زنده باش
فصل رسیدن خورشید است
فصل رهایی انسان
فصل طراوت و باران
برخیز و زنده بمان
خورشید می دمد .
محمدعلی میرقاسمی