علیرضا فرزانه
بارانی
بارانی*
به قرار، نباریدنت؛
توطئه خورشید بود ،یا
[بیکلامی حضورت..؟!..
تشنه بودیم دریا را….!…تشنه!
بارانا….!بارانا
[نیامده خیس آب شدیم!!
چشممان بی طبیب،
خوابمان گریزان…:
توطئه تلخِ قهوه بود
یا آسمان ..!؟
بارانا!
خیساب توهم ایم:
وهن را دچار شدیم یا:
[دچار را عاشق؟!!…
حق با باران بود!