شاعران کانونشاعران معاصرشعر سپیدشعر کانونمحمدعلی میرقاسمیمقالات ادبی

محمدعلی میرقاسمی

پندار پارسیان در آفرینش نماد باروری

پندار پارسیان
در آفرینش نماد باروری

شاعر ، نویسنده و پژوهشگر علوم اجتماعی
محمدعلی میرقاسمی

سعادت و کامیابی آیندگان بسته درک بهتر امروز ما از تاریخ گذشتگان دارد .
محمدعلی میرقاسمی

پندار پارسیان در آفرینش نماد باروری
انسان از آغازین روزهای درک راستین خود و جهان پیرامون و آنچه را که مقابل دیدگان اوست، شکل بخشیدن به نیرویی فراتر از تصور ذهن خود بهنگام دانست که شاید به وقت گداخته شدن در اندوه و درد وتباهی و تاریکی تکیه گاه او باشد و موجب توانمندی او گردد که در این میان نماد زایش و باروری از تندیس های کوچک گلی گرفته تا خدایان باستانی و سپندینگان پاک را در رفاه احوال خود و جهان ، زیستن بخشیده و ارج می نهد . در باورهای فرهنگ باستانی مهربانو و زمین را نماد باروری نام نهادند و اینکه دلیل آفرینش زیبایی که هر یک از این عناصر را در یادمان های این روزگار به مهر ایزدان می توان دید ، یافته های علوم انسانی در خصوص نشانه های به دست آمده از یکجانشینان آغازین و شهری گری باستانی ، یکی از مواردی را که بیش و کم در همه ی آنها یکسان دانسته است یافتن تندیس‌هایی که به الهه ی مام ( مادر ) مشهور است . نماد جهانی که در پیوند با ایزدبانو طنین آهنگین مهر و مام خود را به تصویر کشیده است در حقیقت این یادمان ها از یک سو به تاروپود جایگاه اجتماعی مهربانوان و از سویی دیگر به باروری و زایش و رویش گره خورده است . سیمای این نمادها و تندیس های باستانی و نام و شیوه ی ستایش از سوی انسان به لحاظ تنوع قومی و اقلیمی در نقاط مختلف جهان متفاوت با یکدیگرند . دستاورد پژوهش و کنکاش در بخش های گوناگون اروپا و آسیا به شمار فراوان این تندیس های کوچک گلی اشاره دارد که بیشتر با برجستگی های بخشی از اندام، نکات مهم دوران نوسنگی که به دور از ویژگی های فردی اند به گونه ای عریان با تاکید بر سیمای مهربانوان و زایش و رویش و مهرورزی و جان بخشیدن به نوزادان ، حیرت جهان را برانگیخته اند ، آن ها زایش و رویش و نوشدن زندگی را پدیدار و عیار انسانی را هزار چندان به تصویر کشیده اند که در بخش هایی از زمین به مانند مثلثی ساده یا دایره ای ساده این توصیف از حضور زایش و نوشدن نمایان است سرانجام داده های بشری درباره ی گونه ی پوشش ، آرایش ، پیرایش و زیورنمادین بر تندیس های ایزدان حقیقت را بر همگان آشکار کرد آنهم ترنم و سادگی ، طراوت و تازگی که با گذر زمان و دگرگونی در ساختار ذهن و روان انسانی و با گسترش ادیان ، استورهای ایزد بانو تا حدودی از آگاهی انسان ، اینسان ناپدید گشته اما هنوز هم پیوندی نسبی با این باورها در گوشه گوشه ی این گردون مهرگون می توان یافت که ما خود در این کهن سرزمین پارسی این پیکر را با توصیف از دلنوشته ها بر سنگ و پوستین و سفالین .. آناهیتا .. نام نهادیم ، کهن ترین پیکره ی گلی کوچک الهه .. مام .. مادر .. سراینده ی پاکی ها ، نگاهبان اشک آسمان و مهربانوان پاک سرشت ، بر بلندای آتشکده ی ورکانا یا هیرکان منطقه ی خاوری کاسپین کشف گشته که قدمتی هفت یا هشت هزار ساله دارد.  همچنین پیکره ی الهه نشسته از چاتال هویوک ( آناتولی ) ونوس ویلندرف ( اتریش )، ونوس(گاگارینو اکراین )
 ایزدبانوی سرزمین پارسی
در مورد باورهای باستانی خاوران و نیایشگاه الهه .. مام .. مادر .. بین پارسیان آنگونه گفته اند در میانرودان که ساکنین نخستین از همان آغاز در گوشه گوشه ی کهن سرزمین پارسی زیستن داشتند بر این باور بودند که زندگی ، آفریده ی یک فرشته ی نگاهبان است و زمین از دیدگاه آنان .. مادینه .. بوده نه اینکه .. نرینه .. که این پندار راستین شکوه و شکفتن دهقان از آغاز تاریخ انسان در جهان است . گویی حضور مهربانوان در هنرهای اساطیری و رسوم یکجانشینان که تکیه گاه خود برای زیستن را دهقانی می دانستند وابستگی گره کوری دارد . انسان عصر نوسنگی زمین را به عنوان باردهنده و آب را همچون توانمندی زندگی بخش برای هستی می نگریستند وحضور مهربانوان در کشت و برداشت و نیز زایش ، زیستن و جان بخشیدن را شکوه مهر میترا و آناهیتا دانسته ستایش و سرایش می کردند .
نسبت دادن مادینه یا نرینه به هستی ، آسمان و زمین پس از این در ادبیات پارسیان راه یافت و در گلواژه های شعر و دلنوشته جاری گشت . ساکنان کهن مهر پارسی اشک آسمان، باران پاک سرشت را توانمند بارورکننده و زمین پاک سرشت را توانمند بارور شونده توصیف می کردند و دراین میان مارها را توانمند رسانیدن هوا به خاک ، ستیز زیستی برای دفع آفات و تشکیل گیاخاک خوشایند گهواره برای دانه را شکل می بخشیدند . درمفهوم و ریشه یابی زبان پارسی با گسترش طاعون در دوران کهن ، آن اسکانی که در خود مار داشت ساکنان از بیماری در امان بودند اما آنجا که مار نبود همه جان باختند حال امروز اویی را که دچار درد است و نیازمند به بهبود دارد را می گویند بیمار است ، یعنی اینکه در اسکان خود از وجود مار برای دفع موش آلوده به طاعون برخوردار نبوده ( بیمار ) است . در نزد پارسیان آناهیتا اسطوره ی ایزدبانوان محبوب است . که در کنار میترا و اهورامزدا جایگاه مهمی را در مراتب ایزدی این رسوم کهن دارد . شصت و پنجمین یسنا و یشت پنجم یعنی آبان یشت را به نام آناهیتا نام نهاده اند . تصاویر زیادی از تندیس  باروری در گوشه گوشه ی جهان موجود است که در مفهوم زایش و بارورشدن به یکدیگر گره دارند و شمار زیادی از آنها با همبستگی مهربانان و مهربانوان در پیوند است . عروسک های باروری ، دسته ی گندم ، ماهی ، میوه ی بلوط ، مخروط کاج ، گل ارکیده ، گل نیلوفر ، آنار و ماه را در سراسر این گیتی به عنوان نماد دینی وابسته به ایزدبانوی مام یاد کرده و می کنند میوه ی آنار و پردانگی آن نماینده ی فزونی و باروری آناهیتاست ، و اینکه گل نیلوفر آبی از جمله نامورترین نماد باستانی است که نشان آفرینش و بی آلایشی ، ساقه ی بلند آن به مانند بند ناف که انسان را وابسته به سرشت خود نگه می دارد و گلبرگ آن نماد روشنگری و آرزوهای مینوی بشریت در بلندای تاریخ است ، از دید مصریان باستان نیلوفر آبی که با کرشمه‌ی خورشید ، روی گشوده با حضور ماه ، رخ می گیرد در پیوند است ، نیلوفر آبی نماد زایش برهما نیز هست … ویشنو در حالی که روی لوتوس نشسته بود زاده شد و سپس جهان را آفرید .
در اسطوره های کهن سرزمین باستانی پارسیان ، نیلوفر را همان ناهید دانسته و ناهید تصویر راستین مادینه ی هستی در داستان های ایرانی باستان می دانند ، گلبرگ نیلوفر را نگهدار و نگهبان بذر فر زرتشت به میان هزاران اشک بین زمین آسمان جان می بخشیدند از این رو نیلوفر و رسوم کهن مهری پیوستگی نزدیکی دارند و مهر از گلشکفته ی نیلوفر در صحنه ی زایش بیرون می آید .

محمدعلی میرقاسمی

مشاهده بیشتر
کتاب پرواز نهنگ ها مجموعه اشعار سپید عبدالله محمدزاده سامانلو برای خرید کتاب و واریز باشماره 09902034931 و یا پنل چت در سایت پیام بدهید

محمدعلی میرقاسمی

محمدعلی میرقاسمی زادروز : 10 / 12 / 2538 زادگاه : هیرکان شاعر ، نویسنده ،‌ پژوهشگر علوم‌ اجتماعی ( فلسفه ، جامعه شناسی ، روان شناسی ) دانش آموخته ی بهداشت و درمان ، کارشناسی روان شناسی ، کارشناسی ارشد روان شناسی شخصیت ، عضو انجمن روان شناسی ( APA ) ( USA ) عضو خانه ی فرهنگ های جهان ، هامبورگ ( Germany )‌ عضو کانون شاعران معاصر ( Iran ) که در مدت عمر خود چهل و سه زمستان را شاهد بودم و بیست سه سال است که به طور یکپارچه می نویسم . از عمده کارهای نوشتاری من مجموعه ی اشعارم است که به طور پراکنده در نشریات متفاوت در ( Iran ) و هامبورگ ( Germany ) منتشر گردیده است و اینکه هشت سال قبل پروژه ی اقتصاد ، بازرگانی ، توسعه ی روستایی را تدوین ، تشریح و مکتوب کردم که در روزنامه ی مربوط منتشر گردید ، دیگر کارهای من ده پروژه ی روان شناختی انگیزشی است که در ماهنامه ی (‌ چاپار ) هامبورگ ( Germany ) مربوط به خانه ی فرهنگ های جهان در طول سه سال با همکاری ، همدلی ، یکدلی مدیر نیکو سرشت این ماهنامه انتشار یافت .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید