آذر رئیسی
مادر
تن میکنم در خواب و بیداری صدایت را
آن انعکاس انعکاس ربنایت را
شب ها غبار غصه را می روبم از قلبم
تا در سکوتم حس کنم هرم دعایت را
حال و هوای خانه را عطر تو پوشانده
حک کرده کوچه روی سینه ردپایت را
لالایی ات در گوش من چون باد می پیچد
جان می دهم تا بشنوم سوز نوایت را
هر شب به چشم خواب هام اسپند می پاشی
تا گم کنی در سرخی چشمم بلایت را
گردی نشسته لابه لای تار موهایت
بیرون بیاور بقچه ی سدر و حنایت را
آغوش تو ایمن ترین جای جهان من
وا کن بر این بی سرزمین، جغرافیایت را
#آذر_رئیسی