ادبیاتشاعرانشاعران کانونشاعران معاصرشعر جهانشعر کانونشعر کلاسیکشعر و ترانهعبدالله محمدزاده سامانلوکتاب برگزیده سیمرغ شعرکتاب شعرمهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده
رباعی، سگ لرزه ی عشق
مهرنوش مستحقان زاده
رباعی
سگ لرزه ی عشق
آماده ی ازعشق، سرودن هستم
مشتاق دوباره پر گشودن هستم
جا مانده ام از ادامه ی پروازت
تا آخر خط باتو بودن، هستم
اسم تو که بر سر زبانم افتاد
دردی به تمام استخوانم افتاد
این واژه ی تکراری من،هذیان نیست
سگ لرزه ی عشق است، به جانم افتاد
تقدیر من وتو بوده همدم بودن
هرثانیه سربه شانه ی هم بودن
حالی دارد قدم زدن در باران
بی چتر، به حکم عشق، محرم بودن
باغی ست که عطر دلفریبی دارد
هر گوشه ی آن،درخت سیبی دارد
عاشق که شدی حس مرا می فهمی
این فلسفه، منطق عجیبی دارد
✍️مهرنوش مستحقان زاده