ادبیاتشعر جهانشعر کانونشعر کلاسیکشعر و ترانهغزلکتاب برگزیده سیمرغ شعرکتاب شعرمهرنوش مستحقان زاده
مهرنوش مستحقان زاده
غزل، مزدای من
مهرنوش مستحقان زاده
غزل
مزدای من
زمان هایی که از فکرت، خیالم، کام میگیرد
چه چیزی غیر یادت، دردلم آرام می گیرد؟
اهورای منی، مزدای من، روحم فقط با تو
از آیه آیه ی اسطوره ها، الهام می گیرد
تو نیمایی ترین شعری که آزادانه لبهایت
شراب از شعرهای کهنه ی خیام می گیرد
منم دیوار کوتاهی که دور از چشم های تو
سراپای دلم را سایه ی اوهام می گیرد
حضور خاطرات زنده ات در جانِ احساسم
مرا از ترس مرگی سخت وبی هنگام می گیرد
✍️مهرنوش مستحقان زاده