محمدعلی میرقاسمی
با توام با تو
فصل هفتم
روزی از روزها در همان محیطی خواهی ایستاد که امروز در خیال خود به مانند رویا باور داری ! ساختار جهان هستی بسته به رویکرد روان و ذهن تو دارد ! تنها دلیل برای باروری باورهای انسان ، روان ، ذهن ، ایمان و اطمینان خاطر به ساختار خیال است ، این خیال است که جهان هستی را در تسخیر خود دارد !
جاری باش ، ایستا ، دلیل واپسگرایی انسان است ، از گذشته تا به امروز .
همه ی ما خواستار دگرگونی هستیم ، دگرگونی رفتاری و ذهنی ، شرایط مطلوبی را که خوشایند ما باشد .
تمام مطالب و نظریات نویسندگان کتاب های انگیزشی و روان شناسان ، وقتی می تواند برای ما مفید واقع شود ، که ما بتوانیم به درستی آنها را در زندگی خود به کار بگیریم .
باید در این جاری جان بخش زندگی ، عمل گرا باشیم ، واقعیت ها را مرور و برای رسیدن به حقیقت تلاش کنیم ، به کار گیری اعداد مربوط به ساعات روز و شب در چیدمان کارها برای ما مفید است ، یکی از راه های رسیدن به آنچه را که خواستاریم ، نظم و نظارت در زمان است ، اینکه از چه زمان تا چه زمانی من یا شما نیازمند به خواب و آرامش داریم ؟ در کدام زمان باید کار کنیم و هر کاری مربوط به کدام روز است ؟ نتایج کارهایمان را در چه زمانی از شب باید مرور کنیم ؟ مرور کارکرد روزانه بسیار مهم است ، زیرا می توانیم میزان کارهای باقیمانده را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم ، اعداد و ساعات روز و شب را برای خود مهم بدانید ، اینکه وقتی را می توانید آرامش داشته باشید ، اینکه وقتی را می توانید آسایش داشته باشید ، چرخ فلک تاریکی ( شب ) را به شما هدیه می دهد ، پلک روی پلک بگذارید ، قبل از خواب ، رویاهای خود را مرور کنید ، رویاهای خود را باور کنید ، رویاهای خود را بارور کنید ، چرخ فلک روشنایی را به شما هدیه می دهد ، از اینکه دوباره برخواسته اید سپاسگزار باشید ، به یک فنجان قهوه خود را میهمان کنید ، عاشق باشید ، عاشقانه کار کنید ، به رویکرد خود باور داشته باشید ، اگر دوستدار کار خود باشید و خواستار بهترین ها ، چرخ فلک پاداشی را برایتان در نظر می گیرد ! پاداشی را که فکرش را نمی کنید ! با ایمان و اطمینان کار کنید ، ایمان و اطمینان تنها دلیل خستگی ناپذیری انسان در حین کار است .
عشق به کار توان انسان را می افزاید ، عشق به کار ، شکوفایی ، نوشکوفایی را به همراه دارد ، ستایشگر کار خود باشید و در حین گفتگو با دیگران به نیکی از کار خود یاد کنید .
زمانی را که مربوط به کار شماست ، فقط و فقط باید به کار خود فکر کنید ، هر چیزی را که غیر از کار شما باشد نیازمند به پردازش نیست ! در محیط کار ، با دیگران خوش رفتار باشید ، سازگاری با محیط به خوش رفتاری با دیگران و همکاران مربوط می شود .
همکاری ، همدلی و یکدلی در محیط کار می تواند دلیل دلبستگی ، وارستگی شما شود ، تمام این موارد را اگر ملاک کار خود قرار دهیم ، خستگی و رنجوری در هر شرایطی از ما دور خواهد گشت .
سرمشق انسان ، تکرار هزار بار عشق است ، تنها راه رستگاری انسان و رهایی از بند بند نظام هستی ، نیستی است ، عشق نیستی را جان دوباره بخشیده و هستی پدیدار می شود .
برای رهایی از گذشته ، تصمیم امروز کارساز است .
مقابل آینه قرار بگیرید ، به خودتان نگاه کنید ، گذشته را مرور کنید ، گذشته با تمام سختی ها و کاستی ها ، لحظه ای به آنچه را که مشتاقید در زندگی خود تغییر ببخشید ، فکر کنید و آن را مورد پردازش قرار دهید .
تمام مشکلات گذشته ، سختی ها و کاستی ها را در آینه بازگو کنید ، به روشنی آنها را پیش روی خود ببینید ، حالا به خودتان بگویید که چه باید کرد؟ به چه شکلی باید بود ؟ از چه راهی می توان این شرایط را بهبود بخشید ؟ به خودتان بگویید ، من مشکلات زیادی داشتم ! من سختی های بسیاری کشیدم ! من زاده ی کاستی ها و حسرت ها بودم ! اما … اما … همه ی اینهایی را که گفتم مربوط به گذشته ی من است ، من مشتاقم تمام باورها و الگوهایی را که دلیل ایستای من در این زندگی جاری جان بخش است را دور بریزم ! الگوها و باورهایی که دلیل افسردگی من است ! سرخودگی من است ! آزردگی من است ! من می خواهم ناشادی را کنار بگذارم و به آبادی روی بیاورم ! نا امیدی نمی تواند دلیل ایستای من باشد ! من برای شرایط این چنین ، جایگزین را یافته ام ! شاید درون ما ، مقاومت کند و باورها ، ما را در تسخیر خود بدانند ، باید از محیط بیرون کمک بگیریم ، مرور خواسته های ما ، باور به اینکه باید بهترین باشیم .
باورها و الگوهای گذشته را بشکنید ، نترسید ، ترس از شکستن یا نادیده گرفتن گذشته امری عادی است ! از ترس بگذرید ، تلاش کنید که بشکنید ، شما به سنگی می مانید که باید تراش تیشه را بر وجود خود ببیند ، تکرار کنید ، من رهایی پیدا می کنم ! در این زمان که تراش تیشه کارساز بود ، فرد دیگری را در خود خواهید دید ! فردی که در حقیقت ، خود شمایید ! متفاوت با گذشته ! باید باور داشته باشید که تو دیگر نیستی و این دیگری یا دگرگونی در تو پدیدار گردید ! برای باورها و الگوهایی را که شکسته اید ! حالا باید در تلاش برای جایگزین باشید .
ترسیم خواسته های درونی مربوط به ساختار ذهن است .
خواسته های ما برای ماه ها و سال های پیش رو چیست ؟ من مشتاقم در یک چنین شرایطی قرار بگیرم ! یک چنین خانه یا اتومبیل داشته باشم ! در یک چنین محیطی کار کنم ! دریافتی هر ماه من اینقدر باشد ! به یک چنین مکانی سفر کنم ! توانمندی خرید و انتخاب داشته باشم ! فرزندم یا همسرم این شرایط را داشته باشند ! یا …
همه ی آنچه را که گفتیم ، شاید بخش ناچیزی از خواسته های درونی ماست که در حقیقت خواسته های خود را روایت کردیم ، همه ی اینها نیازمند به هدایت دارند .
هدایت ، هدفمندی ، ترسیم خواسته ها از طریق ذهن صورت می گیرد .
ساختار ذهن ، خواسته های ما را در قالب اشکال ، هر بار که مایل باشیم یادآور می شود ، برای رسیدن به خواسته های خود باید با خواسته های خود زندگی کنید .
در خلوتی را که گه گاه برای خود اختیار می کنید ، ذهن خود را وادار به یادآوری کنید ، با مرور خواسته خود و ترسیم خواسته خود ، طوری که با آن زندگی می کنید !
در آن محیط و در آن حالت قرار بگیرید ! نزدیک نزدیک ، که گویی می توانید آن را احساس کنید ! چرخ فلک خواسته های درون شما را جهت می بخشد ، طبق خواسته های شما برایتان تدابیری اختیار می کند ، بی انکه خود بدانید ، دلشادی شما را بهمراه خواهد داشت ، باید صبور باشید ، باید بردبار باشید .
به یاد داشته باشید ، برای رسیدن به خواسته های خود باید با خواسته های خود زندگی کنید .
رهبری ذهن و روان
گاهی بدون آنکه خود بدانیم ذهن ما برای چند لحظه در محیطی دیگر کنکاش می کند ، در یک چنین شرایطی تمرکز را از ما می گیرد ، برای پیشرفت در هر مورد که خواسته ی ما باشد ! گام نخست ، تمرکز در امور ذهن است قبل از آنکه بی هر گونه آگاهی ما ، کنکاش گر باشد ، ذهن انسان ، پر تلاتم ، سرکش و بی افسار است ! به طوری که در هر کاری از جمله یادگیری ، انگار در اختیار ما نیست ! یا اینکه رفت و آمد هایش از حیطه ی اختیار ما خارج است !
با ذهن خود گفتگو کنید ، به ذهن خود بگویید ، تو ناظری ، تو رهبری ، وقتی تو نیستی ، من هم آنچه را که باید باشم ، نیستم ! تو باید باشی ، که من باشم ، ما نیازمند به همکاری ، همدلی و یکدلی هم داریم ، گاهی فقط به این فکر کنید ، که من به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنم .
این تمرین اگر بسیار تکرار شود ، افسار ذهن سرکش را می توان در دست خود گرفت ! یک چنین رویکردی به مرور عادت می شود و این عادت برای ما مفید است ! ما و ذهن اگر در کنار هم تلاش و کوشش داشته باشیم ، می توانیم پدیدآورنده ی بهترین ها باشیم .
انسان به نسبت دیگر موجودات ، از توانمندی و هوش سرشاری برخودار است ! ما باید با مرور مطالب دلخواه ، داده هایی را در اختیار ذهن بگذاریم ، چه بهتر که این داده ها الگوهای رفتاری و محتوای انگیزشی و روان شناختی باشد .
رویکرد ما در رویارویی با مشکلات یا هر مورد دیگر و یافتن یک راهکار برای گذار از آنچه را که پیش رو داریم ، یعنی دستاورد ذهن ! ذهن انسان این توانمندی را دارد که پویا باشد ! در این رابطه بسته به ما دارد که در تمام موارد با ذهن خود گفتگو و هم بازی باشیم ، مرور کتاب و درک مطالب یعنی نرمش ذهن .
با درک خود نسبت به درک هستی ، واکاوی ، کنکاش و پژوهش داشته باشید ، به ذهن پویای خود ، باور داشته باشید و برای باروری دانسته هایی را که در هر مورد در ذهن خود دارید ، از ذهن خود کمک بگیرید ، ذهن پویا می تواند زمان را در تسخیر خود داشته باشد ! زمین را در تسخیر خود داشته باشد ! ذهن پویا پدید ، آورنده ی روزهای امروز است ! روزهایی را که با یک قرن پیش ، از هر نظر ، بسیار متفاوت است .
تضاد با هر چیزی تفاوت را برمی انگیزد ! تفاوت گام نخست رقابت است ! رقابت دلیل رسیدن به دستاورد ! که این دستاورد ها در جهان هستی بسیار متفاوت است و هر چه را که برای آسایش و آرامش انسان ، بهترین باشد را برمی گزینند ، در حقیقت مبنای این فرایند ، ذهن پویای انسان است ، با ذهن تان گفتگو کنید ، به ذهن تان بگویید ، تو ناظری ، تو رهبری ، وقتی تو نیستی ، من هم آنچه را که باید باشم نیستم ! تو هم باید باشی که من باشم ، تکرار ، تکرار ، تکرار .
فریاد می تواند دلیل رها سازی انسان از درون باشد .
وجود انسان به مانند یک مخزن ، محتوا و موارد متفاوتی را در خود بایگانی می کند ، موارد و محتوایی را که گه گاه افسردگی ، دلمردگی ، رنجش و سایش را برای ما به همراه دارد ، خاطراتی که شاید ماندگاری آن در وجود انسان یا در حقیقت ذهن انسان نیاز نباشد ! خاطرات گذشته ی دور یا اینکه یک یا چند ماه پیش ! حمل یک چنین مطالب و خاطرات آیا می تواند برای ما مفید باشد ؟! مرور این مطالب و خاطرات آیا احساسات ما را جریحه دار نمی کند ؟! چرا نباید کمی متفاوت تر از گذشته باشیم ؟! وقتی اشاره داریم به اینکه امروز ، امروز است ، یعنی دیروز مربوط به گذشته است ، اما آیا امروز برای ما نباید متفاوت تر با دیروز باشد ؟! اگر گذشته را مرور کنیم ، امروز دیگر از ما نیست ! زیرا لحظات امروز خود را صرف مرور گذشته کرده ایم ! امروز مربوط به من و شما دارد ! امروز برای ماست !
گاهی با خودتان خلوت اختیار کنید ، در محیطی که دلیل رنجش دیگران نباشد ، کوه یا جنگل ، یا در یک محیط تنها ، تنهای تنها ، با تمام وجود فریاد کنید ، فریاد بلندی که دلیل رهایی شما باشد ! به مانند رهایی روان از زندان تن ! فریاد می تواند درد های ما را بهبود ببخشد .
( درد های خود را فریاد کنید ، روان ، دردها را بارور می کند )