فرانک سلطانی
خاورمیانه غمگین
خاورمیانه ای غمگین
دراسارت زنانگی خاک
با مردمانی حیران
می چرخند به طمع منِّ و سلّوی
از هجای خنده ا ی عبوس
در خیابان داغ
تا دیوار بلند
دست خشم
فوج فوج جان میگیرد
در جنگی نابرابر و
از کوچ غریب می نویسد
برابدیت تاریخ
#فرانک _سلطانی
##آرمیتا_گراوند
من فرزانه سلطانی هستم،
با نام مستعار(فرانک)ساکن کرج.
حدود دوسال است که بطور جدی نوشتن را شروع کردهام.
ازمدتها پیش، زمانی که در رشته ادبیات تحصیل میکردم، شوق نوشتن را در وجود خود احساس کردم.
بعد از گرفتن دیپلم، چون علاقه خاصی به گویندگی در رادیو داشتم، اشعار شاعرانی چون، شاملو و حافظ و فروغ فرخزاد را روی کاغذ مینوشتم و برای خودم دکلمه میکردم. این علاقه سالها با من همقدم و همراه بود، اما هیچگاه برای بیان احساسم، دست به قلم نبرده بودم.
تا اینڪه بطور تصادفی باشاعر بزرگواری آشنا شدم و ایشان جرقههای نوشتن را در وجودم روشن کردند.
باکمک وحمایت این شاعربزرگوار اولین بار غزلی را سرودم...
همیشه از خواندن اشعار احمدشاملو، سهراب سپهرے، فروغ فرخزاد و فریدون مشیری وحافظ لذت میبردم، از اینکه چگونه کلمات را در قالب شعر، جان و زیبایی می بخشند