تارهای صوتی
تواز مهتاب می آیی
از عمق خفته یک خواب
نگاهت می کنم هر شب
خموش و ساکتی در قاب
من از اوج صدای تو
اگر چیزی نفهمیدم
حضیض تار صوت تو
چه شد دیگر که نشنیدم
تو از شهر من خفته
عبوری در زمان کردی
من از هر لحظه پرسیدم
نشان از من نهان کردی
کنون دنباله فکرت
مرا تا انتها برده
ببین تا آسمان امشب
دلم را تا کجا برده
محمود نادری