کتاب شعر یاد تو
مجموعه اشعار فرهاد احمدی اسلاملو
خطوط دفتر پیشانی تو حکایت گویی روحی دردمند است که مرا در گیر دردهایت کرد از رفتن جوانی که برای نجات جانش را فدا کرد اگر نیمه جانی هست از سوختن شعله های جوانیت خواهد سوخت نگاه گرم عشق تو آتشی در درونم چنان ایجاد کرد که حالم پریشان آن نگاهت باشد ای نوجوان جوان پدر به عشق تو و به مهر نگاهت از اندرون این سانحه جز دردی به دردهای امروزم داغی بر صفحه تاریک قلب قلم امروز نشست تا سطری به یادت بنویسم وقتی در زیر سایه روشن این دل ماه پریده گشت رنگ جایش را عوض کرد خورشید غمگین تا صبح به فکر فرو رفت تا نیمه دیگرش دردها به خدا بگوید سری با او داشتی که وقتی میدانستی این زمین جای قشنگی نیست و عاشقانه به معبود خود پیوستی
نمونه اشعار :
وقتی به اسمان نگاهت می اندیشم
و متفکرانه در کوچه های خیال خویش
تو را همچنان
در فکر خود رها میبینم
باور کن
بی تو سردم
بیا گرم کن مرا
از نگاهت که تنگ شده دلم امشب.
و همه ی شبهای دیگر برایت