#قیدوبند
باز میکنم از فرقِ شعر
دو آشفتگیِ گیج
دو دسته زاغچهی پیر
بافته به آسمانریسمانِ هیس…
باز میکنم
تا انقضایِ موخورکانِ تخس
تا عقدهگشاییِ عمیقِ موج…
گاه/ کوتاه میآیم
در استتار مجعدهای بِژ
و گاهْ کنار/
با غصههایِ پرپشتِ حشو…
بگذارید
در عرضاندامِ حذف
رها بماند
فراسپیدهای لَخت،
کمی آنطرفتر از دستهای قید
دور از چشمهایِ پَرکلاغیِ بند…!
#شادیہ_غفارے
https://t.me/shavandanpage