لیلا کباری قطبی
عشق تو
مثل یک گل که به عشق تو ، گلابش کردند
هر چه شد با سخن ِ عشق ، جوابش کردند
ماه من در دل یک برکه ی پر سوز افتاد
که در آن برکه ی پرسوز ، عذابش کردند
چون در آن آینه از نورِ تو گفتم ، همه جا
نور را چشمه ی خورشید ،خطابش کردند
عاقبت در شبِ عشقِ تو ، دلم عاشق شد
تا مرا حلقه ای از عشق ، حسابش کردند
قلمِ حسنِ تو ، در بومی از احساس نشست
که ز عشقِ تو نوشتند و کتابش کردند
آتشی در دلم افروخته شد ، با عشقت
که در آن آتشِ پرسوز ، کبابش کردند
جامِ عشق تو پر از نور ِخدا بود، ولی
دیده را ، جام تجلّیِ شرابش کردند
باز هم ، درحرم ِعشق تو مشغول دعاست
آنکه با قصّه ی هجرِ تو ، عذابش کردند
با خیالی که مرا برد به سرچشمه ی جان
بوم ِ احساس مرا ،نقشه برآبش کردند
آن دلی را که به دنبال تو در چاه افتاد
جرعه نوش می و مست از می نابش کردند
چشمه ی عشق تو جاری شد و در ماه دمید
شب که شد، با غزل عشق تو خوابش کردند
#لیلا_سادات_کباری_قطبی