ادبیاتشعر کلاسیکعلیرضا داوودیغزل

علیرضا داودی مقدم

غزل

تو با چشمان گیرایت دلم را برده ای تا عرش

شدم مبهوتِ بى چون وچراى مست جادويت

من دیوانه سرگردان شدم در باغ چشمانت

بجانم گرده افشاند شمیم عطر خوش بویت

          

هوایت در سرم جاری میان خواب و بیداری

خوشا دستی که در رویا کشیده شانه برمویت

غزل می ريزد از لمس حریر ناز لب هایت

دلم پاگير و مفتونِ خم و محرابِ ابرويت

           

تمناى ترا دارم ببوسم دست گرمت را

كه اهنگين بُوَد در گوشِ دل رقصِ النگويت

غم و دلتنگی ممتد دلم را کرده بى تابت

کنم بیتوته با یادت همیشه بر سر کویت

        

شده ابستن عشقت دل سرخورده ی زخمی

مداوا کن‌ مرا امشب میانِ صحنِ بازویت

      #علیرضا داودی مقدم

مشاهده بیشتر
کتاب پرواز نهنگ ها مجموعه اشعار سپید عبدالله محمدزاده سامانلو برای خرید کتاب و واریز باشماره 09902034931 و یا پنل چت در سایت پیام بدهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید