پروین اعتصامی بانوی ماندگار شعر فارسی و از زنان تاثیرگذار تاریخ ادبیات معاصر است. زبان انتقادی و اشعار اجتماعی پروین، دیوان او را برجسته و متمایز میکند.
پروین اعتصامی بانوی معاصر شعر فارسی است که در نظر برخی از بزرگان فرهنگ و ادب، در زمره بزرگترین شاعران ایران زمین قرار دارد. اندیشه نو و نگاه انتقادی پروین به وقایع اجتماع و طبقه ضعیف جامعه، یکی از برجستهترین نکات اشعار او محسوب میشود. در تاریخ ادبیات فارسی، پروین اعتصامی تنها بانوی شاعری معرفی میشود که زیباترین اشعار سیاسی انتقادی را با نگرشی زنانه و با اتکا به اخلاق و خرد و اندیشه به رشته تحریر درآورده است. پروین را استاد سبک مناظره در شعر فارسی میدانند.
عمده اشعار تعلیمی، مضامین اخلاقی و نکات اجتماعی در دیوان او، به سبک مناظره سروده شده و زبان و بیان روان و ساده پروین، زیبایی و ماندگاری این اشعار را مضاعف ساخته است. پروین در جوانی درگذشت و تنها یک دیوان شعر از او به یادگار باقی ماند. این نوشتار نگاه کوتاهی دارد بر زندگی و آثار شاعر توانایی که بهعنوان مشهورترین بانوی شعر فارسی شناخته میشود.
آنچه درباره پروین اعتصامی خواهید خواند:
- پروین اعتصامی کیست؟
- زندگی نامه پروین اعتصامی
- اشعار پروین اعتصامی
- دیوان پروین اعتصامی
پروین اعتصامی کیست؟
رخشنده اعتصامی معروف و متخلص به «پروین» را مشهورترین شاعر زن ایران معرفی میکنند. شاعری که با وجود عمر کوتاه، اشعار فصیح و سخنان حکیمانه بسیاری از خود بهجای گذاشت که هنوز و همچنان تاثیرگذار و دلنشین و زیبا است. «یوسف اعتصامی» پدر پروین، از مترجمان و شاعران و نویسندگان با ذوق زمان خود بود و پروین زبانهای فارسی و عربی و انگلیسی را در کودکی از پدر آموخت و از هفت سالگی سرودن شعر را آغاز کرد. بسیاری از قطعاتی که بعدها مشهور شد و از جمله بهترین و زیباترین اشعار پروین از آن یاد میشود؛ اشعاری است که او در سنین کودکی و نوجوانی سروده است.
شعر پروین شعری زنانه است و تا آن زمان، زنان شاعر به موفقیت کلام او نرسیده بودند
جایگاه پروین در ادبیات فارسی، جایگاه مهم و ویژهای ذکر میشود و او را در زمره بزرگترین شعرای ایران زمین معرفی میکنند. استعداد ذاتی، سواد ادبی و استحکام شعری پروین، در کنار زبان روان و ساده و مضامین بکر و تازه در اشعاری که عمدتا بر مدار اخلاق و تعلیم سروده میشده، او را شاعری بزرگ و بیمانند در میان شعرای معاصر جلوه میدهد. شعر پروین شعری زنانه است و تا پیش از او زنان شاعری که آثاری در خور توجه داشته باشند، بهطور چشمگیر وجود نداشت.
پروین اعتصامی شاعر ساختارشکنی بود که بنا به گفته ملکالشعرای بهار، شیوه بدیعی در شعر داشت. نقل است زمانی که تخلص «پروین» را برای خود برگزید و بعدها که تصمیم گرفت نام شناسنامهاش را نیز به آن تغییر دهد، بهنوعی ساختارشکنی کرد؛ چراکه چنین اسمی تا آن زمان، برای دختران مرسوم شناخته نمیشد. بعدها شاعر در بیتی به دخترانه بودن این نام اشاره میکند:
ز غبار فکر باطل، پاک بايد داشت دل
تا بداند ديو، کاين آئينه جای گرد نيست
مرد پندارند پروين را، چه برخی ز اهل فضل
اين معما گفته نيکوتر، که پروين مرد نيست
از سویی دیگر پس از انتشار نخستین شعرهای پروین، عدهای با غرضورزی، شاعر این اشعار را مرد معرفی کرده و در جنسیت او تردید داشتند. ازاینرو، شاعر در پاسخ به آنها، این ابیات را سرود.
چیرگی پروین بر زبان و ادبیات فارسی، زبان سلیس و روان و بیان فصیح و شاعرانهاش، اشعار وی را متمایز و برجسته میکند. ویژگیهای شخصیتی پروین از دیگر مواردی است که مورد توجه بسیاری از بزرگان فرهنگ و ادب و آشنایان این بانوی بیبدیل شعر فارسی قرار داشت. چنانچه «سعید نفیسی» نویسنده و پژوهشگر ادبیات فارسی، در خصوص برخی از این ویژگیهای شخصیتی چنین میگوید:
پروینی که من دیدم و بارها دیدم بدین گونه بود که قیافهای بسیار آرام داشت. با تأنی و وقار خاصی جواب می گفت و مینگریست. هیچگونه شتاب و بیحوصلگی در او ندیدم. چشمانش بیشتر به زیر افکنده بود. یاد ندارم در برابر من خندیده باشد. وقتی که از شعر او، تحسین میکردم با کمال آرامش میپذیرفت. نه وجد و نشاطی میکرد و نه چیزی میگفت. هرگز یک کلمه خودستایی از او نشنیدم و رفتاری که بخواهد اندک نمایش برتری بدهد، از او ندیدم…
همین شخصیت درونگرا و روحیه متواضع پروین بود که هرگز به او اجازه نداد چیزی از خود یا برای خود بنویسد. در این ارتباط تنها ابیاتی که از بانوی ماندگار شعر فارسی باقی مانده، شعری است که برای مزار خود نوشته و بر سنگ قبر پروین اعتصامی نقش شده است:
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی از ایام ندید
هرچه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و زهر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هرچه توانگر باشد
چو بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است
۲۵ اسفند ماه مصادف با سالروز تولد پرآوازهترین بانوی شعر فارسی، در تقویم رسمی کشور با عنوان «روز بزرگداشت پروین اعتصامی» نامگذاری شده و جشنواره ادبی نیز در همان روز، به نام پروین برگزار میشود. همچنین خانه پروین در تبریز، اکنون به موزه پروین اعتصامی تبدیل شده و تعدادی از کتابها و لوازم شخصی وی در آن نگهداری میشود. این خانه در اسفندماه ۱۳۸۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران نیز به ثبت رسید.
زندگی نامه پروین اعتصامی
پروین اعتصامی با نام اصلی «رخشنده»، در ۲۵ اسفندماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی، در تبریز و در خانوادهای اهل هنر و ادب و دانش، دیده به جهان گشود. پدرش «یوسف اعتصامی آشتیانی» ملقب به «اعتصامالملک» نویسنده، مترجم، ناشر، مدیر و موسس ماهنامه بهار و مادرش «اخترالملوک اعتصامی» دختر «عبدالحسین مقدّم العداله» از شاعران دوره قاجاریه بود. «ابوالحسن اعتصامی» عموی پروین نیز از هنرمندان معاصر و مشهور نقاشی، خطاطی و معماری در ایران محسوب میشود.
در سه سالگی بههمراه پدر که نماینده مردم تبریز در مجلس بود، به تهران مهاجرت کرد و به سبب نام و پیشه اعتصامالملک، در همان اوان کودکی با شعر و ادب و چهرههای فرهنگی آن روزگار آشنا شد. سپس در کنار پدر اندیشمند خود و اساتید بزرگی چون «علی اکبر دهخدا»، «ملک الشعرای بهار»، «عباس اقبال آشتیانی» و «سعید نفیسی» به فراگیری دانش ادبیات پرداخت. از هفت سالگی شعر میسرود و در حضور این بزرگان معاصر فرهنگ و ادب فارسی، که از دوستان پدر بودند و به منزل ایشان رفت و آمد داشتند، اشعارش را میخواند و از جانب آنها مورد حمایت و تشویق قرار میگرفت.
اعتصامالملک که خود از پیشگامان تجدد ادبی در ایران و از مترجمان زبردست این سرزمین بود، علاوه بر زبان و ادبیات فارسی، زبانهای عربی و انگلیسی را نیز در منزل به پروین آموزش داد. پس از آن، او را به مدرسه آمریکایی تهران (Iran bethel) فرستاد تا تحصیلات خود را تکمیل کند. در طول این زمان، پروین علاوه بر شعر و شاعری، مدتی را نیز بهعنوان مدرس زبان و ادبیات فارسی و انگلیسی، در همان مدرسه فعالیت کرد و در سال ۱۳۰۳ فارغ التحصیل شد. در جشن فارغ التحصیلی مدرسه، پروین اعتصامی درباره عدم توجه جامعه به زنان و اهمیت تعلیم و تربیت آنها، سخنرانی کرد. این سخنان ساختارشکن در آن روزگار و توسط دختری نوجوان، بعدها تحت عنوان «اعلامیه زن و تاریخ» معروف و ماندگار شد. در بخشهایی از سخنرانی مشهورترین بانوی شعر ایران زمین آمده است:
داروی بیماری مزمن شرق، منحصر به تربیت و تعلیم است. تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده معرفت مستفیذ کند. ایران، وطن عزیز ما که مفاخر و مآثر عظیمه آن زینتافزای تاریخ جهان است. ایران که تمدن قدیمش اروپای امروز را رهین منت و مدیون نعمت خویش دارد. ایران با عظمت و قوتی که قرنها بر اقطار و ابحار عالم حکمروا بود، از مصائب و شداید شرق سهم وافر برده، اکنون دنبال گمگشته خود میدود و به دیدار شاهد نیکبختی میشتابد. پیدا است برای مرمت خرابیهای زمان گذشته، اصلاح معایب حالیه، و تمهید سعادت آتیه، چه مشکلاتی در پیش است. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده، تند و چالاک این پرتگاهها را عبور کند. امیدواریم به همت دانشمندان و متفکرین، روح فضیلت در ملت ایجاد شود و با تربیت نسوان اصلاحات مهمه اجتماعی در ایران فراهم شود.
در ۱۹ تیرماه سال ۱۳۱۳ خورشیدی، پروین اعتصامی به عقد ازدواج «فضلالله اعتصامی گرکانی» پسرعموی پدرش درآمد و راهی کرمانشاه شد. همسر او فردی نظامی و رئیس شهربانی کرمانشاه بود و زندگی مشترک آنها، تنها دو ماه دوام داشت و پس از این زمان پروین به خانه پدر برگشت. به گفته برادر پروین اعتصامی، روح لطیف و آزاد این بانو با روحیه نظامی همسرش سازگاری نداشت و این اختلاف روحی و اخلاقی، به جدایی این زوج در ۱۴ مرداد ۱۳۱۴ منجر شد. پروین هیچگاه و با هیچکس در رابطه با این زندگی مشترک ناموفق صحبت نکرد اما، احساس خود را در سه بیت اینگونه شرح داد:
ای گل، تو ز جمعیت گلزار، چه دیدی؟
جز سرزنش و بد سری خار، چه دیدی؟
ای لعل دل افروز، تو با این همه پرتو
جز مشتری سفله، به بازار چه دیدی؟
رفتی به چمن، لیک قفس گشت نصیبت
غیر از قفس، ای مرغ گرفتار، چه دیدی؟
پس از آن واقعه، مسیر ادبی فرهنگی زندگی پروین اعتصامی، هموارتر پیش رفت. پدرش اعتصامالملک که تا پیش از ازدواج با چاپ اشعار وی، به سبب هنجارهای حاکم بر جامعه و اوضاع اجتماعی آن روزگار مخالفت میکرد، به انتشار دیوان شعر پروین رضایت داد. بدین ترتیب نخستین و تنها دیوان شعر بانوی ماندگار شعر فارسی، در ۱۳۱۴ منتشر شد. این اثر با ۶ هزار و ۵۰۰ بیت، حاوی بیش از ۲۰۰ قصیده، قطعه، غزل و مثنوی است که پروین تا پیش از ۳۰ سالگی سرود. کتاب در مدت کوتاهی پس از انتشار، توجه اقشار مختلف مردم و تحسین جامعه ادبی آن روزها را به خود معطوف کرد. پیش از این اتفاق نیز، برخی از اشعار پروین در مجله بهار (نخستین نشریه ادبی در ایران)، امثال و حکم دهخدا و کتب و نشریات دیگر به چاپ رسیده بود. با این وجود، انتشار دیوان اشعار وی که «ملکالشعرای بهار» نیز بر آن مقدمهای نوشته و توسط چاپخانه مجلس شورای ملی منتشر شد؛ مورد استقبال بسیاری از افراد قرار گرفت.
«سعید نفیسی» زبانشناس، مورخ و پژوهشگر نام آشنای کشور، در روزنامه ایران آن روزها، به معرفی این اثر از پروین اعتصامی پرداخت. وزارت معارف وقت نیز، نشان لیاقت درجه سه را به نشانه احترام و به پاس خدمات علمی فرهنگی، به او اهدا کرد؛ اما پروین قدردانی دولت وقت را نپذیرفت و از دریافت مدال امتناع ورزید. نقل است که رضاشاه نیز، برای تدریس به ملکه و فرزندانش به وی پیشنهاد همکاری با دربار را داد. ولیکن پروین آن پیشنهاد را نیز رد کرد و پاسخ داد اعتقادش به ایستادگی در برابر استبداد، به او اجازه حضور در چنین مکانهایی را نمیدهد. در پس تمام توجه و نوازشهای حکومتی، پروین اعتصامی شعر تعلیمی ماندگاری نوشت و در برخی از ابیات آن چنین گفت:
برزگری پند به فرزند داد
کای پسر، این پیشه پس از من تراست
کشت کن آنجا که نسیم و نمی است
خرمی مزرعه، ز آب و هواست
دانه، چو طفلی است در آغوش خاک
روز و شب، این طفل به نشو و نماست
هرچه کنی کشت، همان بدروی
کار بد و نیک، چو کوه و صداست
نان خود از بازوی مردم مخواه
گر که تو را بازوی زور آزماست
گفت چنین، کای پدر نیک رای
صاعقهٔ ما ستم اغنیاست
پیشهٔ آنان، همه آرام و خواب
قسمت ما، درد و غم و ابتلاست
قوت، بخوناب جگر میخوریم
روزی ما، در دهن اژدهاست
عدل، چه افتاد که منسوخ شد
رحمت و انصاف، چرا کیمیاست
پیر جهاندیده بخندید کاین
قصهٔ زور است، نه کار قضاست
مردمی و عدل و مساوات نیست
زان، ستم و جور و تعدی رواست
مردم این محکمه، اهریمنند
دولت حکام، ز غصب و رباست
آنکه سحر، حامی شرع است و دین
اشک یتیمانش، گه شب غذاست
لاشه خورانند و به آلودگی
پنجهٔ آلودهٔ ایشان گواست
خون بسی پیرزنان خورده است
آنکه بچشم من و تو، پارساست
تیرهدلان را چه غم از تیرگیست
بی خبران را، چه خبر از خداست
پس از انتشار نخستین دیوان اشعار در خرداد ماه ۱۳۱۵ شمسی، پروین بهعنوان کتابدار در کتابخانه دانشسرای عالی تهران (دانشگاه تربيت معلم پیشین و خوارزمی کنوني) مشغول به کار شد و ۹ ماه بعد در ابتدای سال ۱۳۱۶ شمسی و بهدلیل انزواطلبی به کار خود در کتابخانه پایان داد. کتابهایی که روزی پروین با دقت و ظرافت از آنها نگهداری میکرد، به کتابخانه ادبیات دانشگاه تهران منتقل شد. میگویند پروین اعتصامی بر پشت جلد تعدادی از کتابهای کتابخانه اظهار نظرهایی نوشته که شاید همچنان باقی مانده باشد.
در دی ماه همان سال بود که پروین، سایه پدر را ار دست داد و غم هجران بزرگترین آموزگار و حامی زندگیاش، وی را به انزوای بیشتر و دوری از فعالیت ادبی سوق داد. چند سال بعد در فروردین ماه ۱۳۲۰ خورشیدی، بیماری حصبه به سراغ پروین آمد و از روزهای آغازین سال، او در خانه بستری شد. این در حالی بود که «ابوالفتح اعتصامی» برادر پروین، مشغول آمادهسازی چاپ دوم دیوان شعر خواهر بود. وضعیت پروین روز به روز وخیمتر شده و گفته میشود سهلانگاری پزشک و عدم توجه به معالجه، بهبودی و سلامت وی را به خطر انداخت.
سرانجام در تاریخ ۱۵ فروردین سال ۱۳۲۰ خورشیدی، پروین اعتصامی در حالی که تنها ۳۴ سال از عمرش میگذشت، در آغوش مادر جان باخت. پیکرش را از تهران به قم منتقل کرده و کنار پدر، در آرامگاه خانوادگی واقع در حرم حضرت معصومه به خاک سپردند. پس از مرگ پروین، قطعه شعری از او پیدا میکنند با این توضیح که «این قطعه را برای سنگ مزار خودم سرودهام»؛ و شعری که زمان سرایش آن معلوم نیست را بر سنگ قبر پروین اعتصامی نقش میکنند.
با وجود جایگاه ویژهای که پروین اعتصامی نزد جامعه فرهنگی ادبی آن روزها داشت، ملاحظات حکومتی مانع برگزاری مراسم یادبود رسمی و دولتی برای این شاعر شد. نقل است که فرمانداری قم در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۲۰ شمسی، پاسخ محرمانهای به تلگراف وزارت کشور با مضمون «موضوع حمل جنازه دختر اعتصامالملک» ارسال کرد که نشان از حساسیت دستگاه امنیتی وقت به شخص پروین دارد. یک سال بعد و در فروردین ۱۳۲۱ اما، نخستین سالگرد پروین اعتصامی به همت علاقهمندان بانوی سخنور شعر فارسی برگزار شد.
اشعار پروین اعتصامی
شخصیت ادبی سیاسی یوسف اعتصامی، تسلط به ادبیات کهن فارسی، تشکیل یا شرکت در محافل ادبی و قدرت ترجمه او در برگردان آثار مهم غربی به فارسی، روح شعر و شاعری را در پروین بیدار و استعداد ذاتی او را شکوفا کرد. بسیاری از اشعار پروین اعتصامی که در کودکی و نوجوانی سروده، متاثر از آثار کهن ادبیات فارسی و شعرای سده پنجم تا هشتم هجری قمری یا ادبیات کلاسیک غرب است. میگویند اعتصامالملک نقش بسیار مهمی در تعلیم شعر و ادبیات به پروین کوچک داشت؛ گاه شعری از شاعران بزرگی چون سعدی و حافظ به او میسپرد و وزن، قافیه یا حتی شعری تازه بر اساس آن، از پروین طلب میکرد. برای نمونه پروین اعتصامی مست و هشیار را که مناظرهای آهنگین است با الهام از لحن مولانا در حکایتی از دفتر دوم «مثنوی معنوی» نوشت:
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامهات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
در اوقاتی دیگر، شعر یا متنهایی زیبا از زبانهای خارجه ترجمه و در اختیار پروین میگذاشت تا به شعر فارسی تبدیل کند. پرورش در چنین محیطی و آموزش در کنار پدری فرهیخته و روشنفکر، باعث شد پروین از هفت سالگی به سرایش شعر روی آورد. برخی از قطعاتی که او تا قبل از ۱۴ سالگی سروده، با وجود محتوای ساده و کودکانه، تا به امروز در اذهان عموم مردم ماندگار شده است. شعرهایی چون «گوهر اشک»، «دو قطره خون»، «سیر و پیاز»، «اشک یتیم»، «سعی و عمل»، «اندوه فقر» و «ای مرغک» از جمله قطعاتی است که پروین در آن روزها نوشت و بر سر زبانها افتاد. از سویی دیگر، پروین اعتصامی را شاعر مناظرات تعلیمی میدانند و بسیاری از اشعار او بهصورت مناظره به رشته تحریر درآمده است. مناظره مشهور «سیر و پیاز» از دیگر اشعاری است که پروین در سنین پایین و با سبک مناظرهای سرود:
سیر، یک روز طعنه زد به پیاز
که تو مسکین چقدر بد بوئی
گفت، از عیب خویش بیخبری
زان ره از خلق، عیب میجوئی
گفتن از زشتروئی دگران
نشود باعث نکوروئی
تو گمان میکنی که شاخ گلی
بصف سرو و لاله میروئی
یا که همبوی مشک تاتاری
یا ز ازهار باغ مینوئی
خویشتن، بی سبب بزرگ مکن
تو هم از ساکنان این کوئی
ره ما، گر کج است و ناهموار
تو خود، این ره چگونه میپوئی
در خود، آن به که نیکتر نگری
اول، آن به که عیب خود گوئی
ما زبونیم و شوخ جامه و پست
تو چرا شوخ تن نمیشوئی
پروین تنها بانوی شاعری است که زیباترین اشعار سیاسی انتقادی را با نگرشی زنانه سرود
اشعار پروین اعتصامی عموما فارغ از اتفاقات شخصی یا اجتماعی است و مضامین مختلفی را در پند و اندرز، اهمیت علم و دانش، ظلم ستیزی و حمایت از مظلوم، در بر میگیرد. شعر پروین بر اساس اندیشههای اخلاقی او سروده شده و شعری تعلیمی به حساب میآید. از سویی دیگر، پروین شاعر اجتماع است و وقایع اجتماعی سیاسی از نگاه تیزبین و شاعرانه او پنهان نمیشود. وی را تنها بانوی شاعری معرفی میکنند که زیباترین اشعار سیاسی انتقادی را با نگرشی زنانه و با اتکا به اخلاق و خرد و اندیشه سرود.
چنانچه ذکر شد، پروین اعتصامی در به کار بردن سبک مناظره (سوال و جواب) در اشعار معروف است و او را استاد مناظره میدانند. پروین با تخیلی مثال زدنی و با شخصیت بخشی به موجودات بیجان، از مناظرههای داستانی برای بیان مقصود خود استفاده میکرد؛ چنانچه در دیوان اشعار او حدود ۷۰ مناظره میان انسانها، جانوران، گیاهان و اشیا به چشم میخورد. قطعه «اشک یتیم» یکی از معروفترین و زیباترین اشعار سیاسی اجتماعی پروین است که متاثر از شعر «نغمه صبح» انوری آن را تالیف کرد و سالیان سال در کتب درسی کودکان این سرزمین روایت میشد.
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست
پیدا است آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی کوژپشت و گفت
این اشک دیدهٔ من و خون دل شما است
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است
آن پادشا که مال رعیت خورد گداست
بر قطرهٔ سرشک یتیمان نظاره کن
تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود
کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست
دیوان پروین اعتصامی
دیوان پروین اعتصامی تنها اثری است که از او به یادگار مانده و با ۲۳۸ قطعه، اشعاری در قالبهای شعری قصیده، غزل، مثنوی و قطعه را شامل میشود. این اثر در سال ۱۳۱۴ شمسی و به همت «یوسف اعتصامی» پدر ادیب و فرهیخته پروین چاپ و منتشر شد. برخی از اشعاری که در دیوان پروین گرد آمده پیش از آن در مجله بهار، منتخبات آثار هشترودی و امثال و حکم دهخدا نیز چاپ میشدند. با این همه انتشار دیوان شعر بانویی جوان در روزگاری که نبض جوامع ادبی فرهنگی در دست مردان جامعه بود، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. طبع روان، زبان فصیح و بیپیرایه، اندیشه وسیع شاعرانه، نگرش زنانه و عاطفی، لحن انتقادی، معانی بکر و بدیع و مضامین اجتماعی و اخلاقی و پندآموز در سخن پروین، از دیگر عوامل موفقیت دیوان وی بود. موفقیتی که پروین اعتصامی را شایسته دریافت نشان درجه سه علمی از سوی وزارت معارف و اوقاف در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۵ شمسی کرد. با این وجود پروین از دریافت این نشان که پنج سال پیش از وفاتش اتفاق افتاد، سر باز زد. ابوالفتح اعتصامی؛ برادر پروین در این خصوص مینویسد:
پس از انتشار اولین طبع دیوان پروین و غوغایی که این دیوان بر پا کرد، یک نشان درجه سه علمی برای او فرستادند. این نشان هرگز مورد توجه شاعر قرار نگرفت و یک بار هم آن را بر سینه پرمعرفت خود نیاویخت و هرگز آن نشان را استعمال نکرد. باری پروین بلافاصله جایزه را پس میفرستد و در پاسخ میگوید: شایستهتر از من بسیارند.
پروین از پیروان جریان تلفیقی است و اشعاری که در دیوان وی آمده، از لحاظ لفظ و پردازش تلفیقی از دو سبک شاعران خراسان و عراق است. ملکالشعرای بهار نیز اعتقاد دارد، اشعار پروین در دو سبک خراسانی و عراقی دستهبندی میشود. شعرهای تعلیمی، اخلاقی و پندآموز او پیرو سبک خراسانی و مشابه اشعار ناصرخسرو قبادیانی سروده شده و مناظرات داستانی این شاعر که از شهرت بیشتری نیز برخوردار است، شباهتهایی به اشعار سعدی و سبک عراقی دارند. ملکالشعرای بهار در مقدمه دیوان پروین درباره این موضوع چنین مینویسد:
این دیوان ترکیبی است از دو سبک و شیوه لفظی و معنوی آمیخته با سبکی مستقل، و آن دو یکی شیوه خراسان است خاصه استاد ناصرخسرو قبادیانی و دیگر شیوه شعرای عراق و فارس است بهویژه شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی علیه الرحمه و از حیث معانی نیز بین افکار و خیالات حکما و عرفا است، و این جمله با سبک و اسلوب مستقلی که خاص عصر امروزی و بیشتر پیرو تجسم معانی و حقیقت جوئی است ترکیب یافته و شیوهای بدیع و فاضلانه به وجود آورده است.
بهار همچنین اعتقاد داشت روح دیوان پروین، قطعههای این شاعر است که خستگی خواننده را که امکان دارد در پی مطالعه قصاید ایجاد شده باشد، برطرف میکند. چنانچه یوسف اعتصامی پدر پروین نیز روانی سخن او و گرایش به زبان محاوره را بهویژه در قطعههای دیوان پروین تحسین میکرد. همه این سخنان، نشان از نوگرایی پروین در زبان و بیان ساده و روان و در عین حال، رعایت کامل تکنیکهای شعر کلاسیک است. اتفاقی که دیوان پروین اعتصامی را همچنان برای علاقهمندان شعر فارسی خواندنی و دلچسب میکند.
لینک کوتاه مطلب