رویا ابراهیمی شاعر، ترانه سرا و روانشناس بالینی
رویا ابراهیمی، شاعر، ترانهسرا و مدرس دانشگاه
رویا ابراهیمی، شاعر، ترانهسرا و مدرس دانشگاه، با فوق لیسانس روانشناسی بالینی به عنوان روانشناس فعال می باشد که دهم خردادماه سال 1359 در تهران متولد شد و از سال 78 تاکنون در حوزه ادبیات، فعالیت میکند. در سوابق ادبی رویا ابراهیمی، مواردی مانند سابقه نویسندگی در رادیو و برگزیده شدن در جشنوارههای سراسری شعر زاگرس به چشم میخورد. او بعد از 16 سال فعالیت در ادبیات، از فروردین ماه سال 94 بهصورت حرفهای کار ترانهسرایی را آغاز کرد و در این مدت اندک توانست با خوانندگان زیادی همکاری داشته باشد.
آثار :
- دیکتاتوری با چشم های قهوه ای نشر شانی 1394
خانم ابراهیمی کتاب شعر دیکتاتوری با چشم های قهوه ای از نشر شانی دارد که در گفتگویی درباره این مجموعه این چنین گفته است: مجموعه شعر «دیکتاتوری با چشمهای قهوهای» در سال 94 با شمارگان یکهزار نسخه از سوی انتشارات شانی منتشر شد و پس از مدت زمانی به چاپ دوم رسید. این مجموعه از قالبهای چهارپاره، غزل و چند مثنوی کوتاه تشکیل شده که حاصل 16 سال فعالیت من است.
نمونه شعر از این کتاب :
آغوش من دروازه های تخت جمشید است
می خواستم تو پادشاه کشورم باشی
آتش کشیدی پایتخت شور و شعرم را
افسوس تو می خواستی اسکندرم باشی
حال من حال و روز خوبی نیست
خسته ام، خسته، او نمی فهمد
این طبیعی ست ببر زخمی را
ببر روی پتو نمی فهمد
- کتاب جدید شعر تهرانتو
من مردمت بودم نجیب و قانع و مایوس
تو کشورم بودی قشنگ و تلخ و بحرانی
من حافظ هر ذره از خاک تنت بودم
تو پاسدارِ باغ سیبِ سرخ لبنانی
پیراهنت را پرچمم کردم ولی کُشتی
عشقی که در من تا دل خط مقدم رفت
آغوشِ بازت را نثار این و آن کردی
عمر من اما پای خدمت زیر پرچم رفت
از دشمنان گفتی و باور کردمت، افسوس
خوش باوران قربانیان خنجر از پشتند
مومن به سنگرگاه امن شانه ات بودم
ایمان من را دشمنان فرضیات کشتند
از آن دو چاه نفت چشمت، آن دو جنگ افروز
خاکسترِ صدها قشون میریزد از تاریخ
در خاورِ ظلمت چهل سال است بیوقفه
با خنجر عشق تو خون میریزد از تاریخ
از آشیان سینهات پر دادیام ای عشق
بسته است بغضی بی امان راه گلویم را
قوها فقط هنگام مرگ آواز میخوانند
میآیم و سر میدهم آواز قویم را