خبر درگذشت هوشنگ ابتهاج
نیم قرن قله دار شعر فارسی معاصر
یلدا ابتهاج دختر امیر هوشنگ ابتهاج ( سایه ) در صفحه اینستاگرام خود از درگذشت این شاعر نامی خبر داد و نوشت: «بگردید ، بگردید ، درین خانه بگردید درین خانه غریبید ، غریبانه بگردید.
بیوگرافی هوشنگ ابتهاج (الف. سایه)
امیر هوشنگ ابتهاج روز یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ شمسی در رشت متولد شد. پدرش «آقاخان ابتهاج» از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود.
پدربزرگ او یعنی «ابراهیم ابتهاج الملک» گرگانی و مادربزرگش اهل رشت بود. پدربزرگش مسئول گمرک بود و در زمان تسلط جنگلیها بر جنگل توسط یکی از آنها، یا به روایتی توسط یکی از کشاورزانش، کشتهشد.
برادران ابتهاج یعنی غلامحسین ابتهاج، ابوالحسن ابتهاج و احمدعلی ابتهاج، عموهای امیرهوشنگ هستند.
هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را با نام نخستین نغمهها منتشر کرد.
ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ شمسی سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران (پس از کنارهگیری داوود پیرنیا) و پایهگذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزلها، تصنیفها و اشعار نیمایی او توسط موسیقیدانان ایرانی نظیر محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی اجرا شدهاست. تصنیف خاطرهانگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از اشعار هوشنگ ابتهاج (سایه) است.
سایه بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) بههمراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، بهنشانه اعتراض از رادیو استعفا داد.
ابتهاج مدتی بهعنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران بهکار اشتغال داشت.
منزل شخصی سایه که خود آن را ساخته (به اشتباه میگویند سازمانی بودهاست) در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیدهاست. دلیل این نامگذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر معروف ارغوان خود را برای آن درخت گفتهاست.
ویژگیهای شعر ابتهاج
همانطور که گفتیم، ابتهاج شعر گفتن را با اشعار نیمایی شروع کرد. اما علاقه او به غزل باعث غزلسرایی او شد. تا جایی که غلامحسین لطفی غزلهای او را از آثار خوب و خواندنی غزل معاصر میداند. او حتی در برخی پارامترها آن را با غزلهای حافظ مقایسه میکند.
البته در کنار غزل، ابتهاج به شعر نو هم علاقه زیادی داشت و به دلیل توانایی بالای او در گفتن استفاده از استعارهها و عبارات، اشعار به یاد ماندنی زیادی از سایه به جای مانده است. در تقسیم بندی شعر پس از نیما، او در کنار غزلسرایانی همچون حسین منزوی، سیمین بهبهانی، منوچهر نیستانی و محمدعلی بهمنی قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید: چاپ کتاب
اشعار ابتهاج از گذشته تا کنون مورد توجه خوانندگان و اساتید موسیقی بزرگ ایرانی قرار گرفته است. از استاد شجریان و حسین قوامی گرفته تا علیرضا قربانی، همگی آثار ماندگاری را با اشعار وی خلق کردند. تصنیف تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از جمله آثار او محسوب میشوند.
شعر نو
اگرچه اشعار نو و نیمایی سایه به اندازه غزلهایش مشهور نیستند، اما باز هم شاهکارهای مهمی در بین آنها به چشم میخورد. ویژگی مهم این اشعار به دور بودن آنها از مضامین عاشقانه است. ابتهاج در اشعار نو و نیمایی خود افکار و دغدغههای اجتماعی خود را بیان میکند. اعتراض به نابرابری، عشق به آزادی و امید برای آیندهای بهتر مضامینی هستند که ابتهاج در اشعار نوی خود از آنها استفاده میکند.
او اشعار نوی خود را در قالب کتابی با نام تاسیان در سال 1385 منتشر کرد. این مجموعه کتاب شامل 88 قطعه از اشعار نو نیمایی وی است. دیر است گالیا، یکی از مشهورترین آثار ابتهاج که آن را برای گالیا، دختری ارمنی که دلباختهاش بود سرود. بخشی از این شعر با با هم میخوانیم:
دیر است گالیا!
عشق من و تو…آه
این هم حکایتی است
از بهر نان شب
اما در این زمانه که درمانده هر کسی
دیگر برای عشق و حکایت مجال نیست
شعر زندگی نیز یکی از مشهورترین آثار ابتهاج است. او در این شعر به آزادی و امید به آینده اشاره کرده است. با هم بخشی از این شعر را میخوانیم:
زمان بیکرانه را
تو با شمار گام عمر ما نسنج
به پای او دمی است این درنگ رنج و درد
به سان رود؛
که در نشیب دره سر به سنگ میزند؛
رونده باش
امید هیچ معجزی به مرده نیست؛
تو زنده باش
اشعار عاشقانه
مجموعه نخستین نغمهها که اولین اثر سایه محسوب میشود، یک اثر عاشقانه است. به جز آن، ابتهاج غزلها و دوبیتیهای عاشقانه زیادی دارد که بسیاری از آنها توسط خوانندگان و اساتید موسیقی اجرا شدهاند. نکته مهم درباره غزلیات هوشنگ ابتهاج این است که با وجود استفاده از قالب شعر قدیمی، زبان و کلمات استفاده شده در آن ساده و قابل فهماند. برای همین هم عده زیادی از مردم با این اشعار ارتباط برقرار میکنند.
در ادامه یکی از اشعار عاشقانه او را میخوانیم:
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامهرسان من توست
گوش کن با لب خاموش سخن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همهجا زمزمه عشق نهان من و توست
شعر ارغوان هوشنگ ابتهاج
ارغوان شاید شناختهشدهترین شعر هوشنگ ابتهاج باشد. عده زیادی ز مردم تمام یا بخشهایی از این شعر را حفظند. اما الهام بخش سرودن این شعر درخت ارغوانی بوده است که در خانه سایه روییده بود. ابتهاج هم این درخت را نشانه امید به فردایی بهتر و گذار از رنج و بی عدالتیهای روزانه دانست و شعر معروف ارغوان را با الهام از آن سرود. خانه هوشنگ ابتهاج هم در سال 1387 با نام خانه ارغوان در سازمان ثبت میراث فرهنگی ثبت شد. بخشی از این شعر را با هم میخوانیم:
ارغوان
این چه رازی ست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید؟
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ می افزاید؟
ارغوان پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کِی بر این درۀ غم می گذرند؟
لینک کوتاه مطلب