شاعران کانونشعر کانونمحمدعلی میرقاسمی

محمدعلی میرقاسمی

اختلال دیگر باوری ، دلیل در خود ماندگاری ، روان رنجوری ، خود ویرانگری

محمدعلی میرقاسمی

فصل پنجم

دلایل پدیداری اختلال دیگر باوری ، در جهان مدرن
سیاست
اقتصاد
ملیت
قومیت
اعتقاد
جنسیت
محیط
سیاست : با مرور اختلال دیگر باوری ، در خود ماندگاری ، روان رنجوری ،‌ خود ویرانگری ، من باور دارم به اینکه فراگیری این اختلال ( دیگر باوری ) در جهان نوین در جهان مدرن ، نخست می تواند سیاست باشد ! در اینکه چرا سیاست را دلیل فراگیری این اختلال می دانم با ایمان و اطمینان خاطر می گویم که سیاست یا سیاست ها در جوامع مختلف در این جهان مدرن و در این جهان نوین هم می توانند دلیل پیشرفت باشند و هم می توانند دلیل فقر ، بدبختی و بیچارگی در یک جامعه باشند ! اینکه می گویم پیشرفت نه به معنای کشور گشایی ، ستیز و کشتار ! در حقیقت منظور من در زمینه ی تقسیم ثروت ، تولید و صنعت ، شرایط مربوط به خوراک ، پوشاک و مسکن و درمان در هر مورد که مربوط به بیماری های مختلف در یک جامعه می تواند باشد .
سیاست می تواند از طریق افراد مربوط به ساختار حاکمیت در یک جامعه ، شرایط نابسامانی افراد در یک جامعه را بهبود و با ایجاد بستر مناسب برای تولید و صنعت و جذب سرمایه و بکارگیری منابع انسانی و مشارکت این افراد در ثروت ، تولید ، سرمایه ، دلیل شکل گیری شریان چرخه ی زندگی برای افراد در جوامع مختلف باشد ، اما سیاست بیمار می تواند دلیل واگیری فراگیری اختلال دیگر باوری در یک جامعه بـاشند زیرا افراد با وجود یک چنین سیاست بیمـار ، دیگـر نمی توانند برای خود یک دورنمای روشنی را تدوین کنند ! افراد دیگر نمی توانند یک تعریف جامع و کامل از برنامه های خود برای رسیدن به اهداف و پیشرفت در هر مورد در زندگی خود در بلند مدت داشته باشند زیرا امید به زندگی ندارند، زیرا باور دارند که رسیدن به پیشرفت در هر مورد و درک خوشبختی و سعادت ، دیگر برای این افراد در این جامعه با این سیاست روی نخواهد داد .
سیاست بیمار دلیل خشکیدن جوانه ی امید در یک جامعه خواهد بود ! سیاست بیمار ، سیاست بی افسار سیـاست توتالیتر ( totalitar ) دلیل مهم ناخرسندی ، ناامیدی ، نارضایتی در بین افراد جامعه خواهد گشت ! زندگی با امید یعنی زایش ، نوزایی ، شکوفایی ، نوسازی ، از نوسازی …
اما زندگی از روی ناامیدی یعنی اختلال دیگر باوری ، نبود اختیار ، نبود اقتدار ، پراکندگی فکری ، پریشانی ، پشیمانی از زندگی و زیستن در جهان …
رویکرد نادرستی را که هزاران بار در طول تاریخ تکرار کردیم ، اعتماد و اطمینان ما به گرگی را که پیراهن میش بر تن داشت ! بدتر از همه گریان شدیم و فریاد کردیم تقدیر ما شاید این بود .
اقتصاد : یکی از موارد مهم برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در زندگی انسان سرمایه و اقتصاد است ، در حقیقت شریان زندگی انسان سرمایه و اقتصاد است ، این سرمایه و اقتصاد است که دلیل توانمندی انسان در زمینه های مختلف در زندگی کنونی و جهان مدرن خواهد گشت .
نداشتن سرمایه در یک جامعه می تواند دلیل اختلال دیگر باوری ، در خود ماندگاری ، روان رنجوری و خود ویرانگری شود زیرا تمام این موارد مربوط به گوشه گیری فرد است ! گوشه گیری دلیل پدیداری این موارد مهم در رفتار و رویکرد افراد است ! گوشه گیری ، لاک یا پیله ی ابریشمی ، خود خوری ، پراکندگی فکری ، پریشانی را در رفتار و رویکرد انسان بارور خواهد کرد .
انسان برای تدوین یک دورنمای روشن نیازمند به سرمایه و دارایی دارد ، سرمایه و دارایی می تواند دلیل رسیدن به دانایی و درک و دانستن افراد در جوامع مختلف باشد ، دارایی و دانایی به هم مربوط است .
اگر در یک جامعه بـا وجود سیاسـت بیمار و اقتصاد بیمار افراد برای رسیدن به نیـازهای ناچیز خود با مشکلات بسیاری رو به رو شوند در این جامعه میل به کتاب ، خرید کتاب و خواندن کتاب و مرور مطالب مهم مربوط به زندگی و زیستن و چگونه زیستن کاهش می یابد و در این شرایط میزان دانایی و درک انسان در هر مورد نسبت به زندگی و زیستن یعنی نادانی یا در حقیقت نداشتن درک درست و دانایی که این خود دلیل فراگیری اختلال دیگر باوری ، در خود ماندگاری ، روان رنجوری ، خود ویرانگری است .
گاهی وقت ها شور و شوق ماندگاری به مراتب بیشتر از اندوه جانسوز رفتن است ، اما چه باید کرد ، وقتی امیدی به ماندن نیست ، دیگر راهی جز گریز و گریستن نخواهد بود .
ملیت : یکی دیگر از دلایل مهم فراگیری اختلال دیگر باوری در جهان مدرن ، ملیت است ! پرداختن به ملیت به اینکه بین خود ( جامعه ) و دیگران مرزی داشته باشیم ، به اینکه در باور خود این جامعه و این ملیت را ملیت برتر میان دیگر جوامع دنیا بدانیم ، به اینکه باور داشته باشیم که ما یعنی ( جامعه ) تمام توده و افراد نسبت به دیگر جوامع در دنیا برتری داریم و برای این برتری داشتن در جامعه دشمن تعریف کنیم ! دشمن را توصیف کنیم ! به بدترین شکل ممکن دشمن را تفسیر کنیم ! به فرد فرد افراد بگوییم ماندگاری ما بسته به ماندگاری جامعه ، خاک ، مرزها دارد ! ما باید برای ماندگاری جامعه ، خاک ، برای حفظ مرزها با خود به مانند یک دیوار دفاعی رفتار کنیم ! باید گذشت کنیم ! از خود گذشتن ! جانبازی ! از جان گذشتن ! برای حفظ جامعه ! در صورتی که در این جامعه به دلیل جدایی از دیگر جوامع در دنیا به سختی و با سختی زندگی می کنیم ! ما خود در این جامعه به دلیل سیاست بیمار ! به دلیل اقتصاد بیمار ! به ناچاری زندگی می کنیم و درمانده ! حیران ! سرگردانیم و نمی دانیم و نه می دانیم در این شرایط سخت ! دشمن در کدام بخش داستان زندگی ماست ؟! تدوین سیاست نادرست از روی ناتوانی نسبت به رویارویی با دیگر جوامع توانمند ، خود ، دشمنی روشن نسبت به افراد در این جامعه محسوب نمی شود ؟! تدوین اقتصاد بیمار و دریافت مالیات بسیار در هر مورد از فرد فرد افراد جامعه برای ایجاد یک ساختار محکم و استوار در مقابل دیگر جوامع جهانی که اینان را در ذهن خود دشمن می پندارید خود دشمنی و خودزنی روشن محسوب نمی شود ؟!  پوپولیسمی ( populisme ) تشریح کردن شرایط سخت سیاست بیمار ، اقتصاد بیمار برای جامعه ، خود دشمنی نسبت به افراد جامعه محسوب نمی شود ؟!
دو رویکرد بیشترین کشتار انسانی را در تاریخ بشر داشته است ! پرداختن به قومیت ، پرداختن به ملیت با چاشنی نادانی !
قومیت : یکی دیگر از موارد مهم فراگیری اختلال دیگر باوری در جهان مدرن قومیت است ! پرداختن به قومیت مطابق با موارد مکتوب وقایع تاریخی مربوط به گذشته و گذشتگان ماست .
پای نهادن و زاده شدن در یک تیره و تبار که باید این تیـره و تبـار را قوم خود بدانیم ! گویش ، پوشش ، رویش ما باید به مانند قوم و مطابق با خواسته ی بزرگ قوم یا بزرگ خاندان باشد ! هر چه را که قوم تاکید دارد هر دستوری که مربوط به بزرگ قوم یا بزرگ خاندان است بی چون و چرا باید پذیرفت ! خواسته ی قوم یا خواسته ی بزرگ قوم یا بزرگ خاندان برای ماندگاری قوم و بقای قوم یک ضرورت است ! حال اگر این خواسته مربوط به ستیز یا کشتار قوم دیگر باشد ! در هر صورت یک ضرورت است ! افراد قوم برای درگیری یا کشتار قوم مقابل باید اقدام کنند ! حال اگر قوم مقابل جرمی هم نکرده باشد ! وقتی بزرگ قوم یا خاندان دستور کشتار قوم مقابل را صادر کرده است باید برای حفظ اقتدار بزرگ قوم یا بزرگ خاندان این فرمان را باید به جان خرید ! با وجود یک چنین شرایطی فرد می تواند به پیشرفت خود و جهان پیرامون و دیگران فکر کند ؟! فرد می تواند پذیرفتن موارد مربوط به رسوم یا دستورات بزرگ قوم خود را بخش مهمی از رفتار و رویکرد خود نداند ؟!
اعتقاد : یکی دیگر از موارد مهم فراگیری اختلال دیگر باوری در جهان مدرن اعتقاد است .
باورمندی و اعتقاد افراد در یک جامعه یک زنجیره ی انسانی را تشکیل می دهد که این افراد در این تشکیلات طبق دستورات و باورهای دینی رفتار می کنند ، به طوری که در شرایط لازم رفتار و رویکرد یکدیگر را مرور می کنند که اگر در بین افراد ، انسانی مطابق با دستورات و باورهای دینی رفتار نکرد این فرد را مجازات کنند ! یا به او دستور دهند که باید مطابق با قوانین و خواسته های دینی رفتار کند زیرا پرداختن به قوانین و خواسته های دینی در این تشکیلات امتیازاتی را برای فرد به دنبال دارد یا اگر غیر از این باشد مجازات ! با وجود یک چنین شرایطی فرد می تواند اعتقاد و باورمندی به دین و دستورات دینی را بخش مهمی از رفتار و رویکرد خود نداند ؟! فرد می تواند استقلال فکری و کاری داشته باشد ؟! فرد می تواند یک دورنمای روشن با وجود شرایط پیرامون و قوانین حاکم در جامعه و زنجیره ی انسانی و تشکیلات برای زندگی ، زیستن ، چگونه زیستن داشته باشد ؟!
جنسیت : یکی دیگر از موارد مهمی را که دلیل فراگیری اختلال دیگر باوری ، در خود ماندگاری ، روان رنجوری ، خود ویرانگری در جامعه و جهان کنونی می شود جنسیت است ! اینکه من یک مرد هستم و باید شرایط کاری مطلوب ، نظارت ، مدیریت داشته باشم . اینکه من یک زن هستم و باید هر کاری را که یک مرد می گوید را بپذیرم ! حال این مرد می تواند همسر باشد یا می تواند مدیر باشد ! می تواند پدر باشد یا می تواند برادر باشد …چرا تاکید به جنسیت بسیار مهم است ؟! چرا در جوامع بر اساس جنسیت قوانین در روابط یا حضور در جامعه بسیار متفاوت است ؟! چرا جنسیت زن بودن نوعی تحقیر است ؟! نوعی بردگی ؟! چرا در یک جامعه در این قرن و در این دنیای مدرن نوع رفتار و رسوم مردان با نوع رفتار و رسوم زنان تفاوت دارد ؟!  چرا انسان مدرن طوری رفتار می کند که زن بودن در این جهان جرم است ؟! چرا مردان طوری رفتار می کنند که زنان گوشه گیر و رنجور باشند ؟! چرا مردان باور ندارند به اینکه دلیل اقتدار و شکل گیری ساختار خانواده زنان اند ؟! چرا زنان در جوامع مختلف مطابق با شرایط و قوانین باید طوری رفتار کنند که خوشاید مردان در این جوامع باشد ؟!
علت و دلیل پرداختن به این تفاوت ها در چیست ؟!
چه دلیلی می تواند عامل این دوگانگی ساختاری بین مردان و زنان در جوامع مختلف جهانی باشد در صورتی که نقش زنان در امر نظارت ، مدیریت و تولید و کسب سرمایه و ثروت به مراتب بیشتر و بهتر از مردان است ؟!
در باور من مطابق با مواردی را که تشریح کردم بسیاری از زنان در جوامع مختلف جهان مدرن دچار اختلال دیگر باوری اند که در این مورد باید کاری کرد زیرا صلح جهانی بسته به میل و رفتار زنان و دختران امکان پذیر است .
محیط : یکی دیگر از مواردی را که می تواند دلیل فراگیری اختلال دیگر باوری ، در خود ماندگاری ، روان رنجوری ، خود ویرانگری در جهان مدرن باشد در حقیقت محیطی است که انسان در این محیط زیستن دارد و زندگی می کند ، محیط در ساختار شخصیت ، رفتار و رویکرد انسان نقش بسیار مهمی دارد ، این محیط است که ساختار شخصیت یک فرد یا افراد جامعه و جهان را شکل می بخشد ، محیط در زندگی انسان به مانند مادر رفتار می کند ، زیرا تربیت و بازسازی ساختار شخصیت ما برگرفته از الگوی رفتاری شرایط و محیط است !  این محیط است که ما را ، ذهن ما را ، افکار ما را بارور می کند . چگونه می شود در محیطی که توام با خشونت ! سرکوبی ! زندان ! اعدام است ! انسانی با شادمانی فریاد کند که من زندگی می کنم ! من می توانم زایش ، نوزایی ، شکوفایی داشته باشم !  چگونه می توان باور کرد که سیاست های درست همه و همه در راستای صلح و دوستی است ؟!  چرا برای بازسازی ساختار شخصیت  انسان ، رفتار و رویکرد انسانی ، محیط پیرامون و جهان را مرور نمی کنیم ؟! جهان امروز می تواند جهانی برای زندگی و زیستن باشد ؟!
از نظر من جهان ، جهان فاصله ها ! نابرابری ها ! خشونت و انسان ستیزی هاست ! برای این جهان چه باید کرد ؟! جهان نارضایتی ها ! جهان نابسامانی ها ! در این جهان چگونه انسان می تواند گوشه گیر نباشد ؟! رنجور نباشد ؟! با وجود یک چنین شرایطی چگونه می توانیم با این الگوهای غیر انسانی انسان ستیز به تربیت کودکان امروز بپردازیم که دلیل صلح و دوستی و شادمانی جهان فردا باشند ؟!
انسان زیستن را آموخت ، اما انسانی زیستن تعریف دیگری دارد .

محمدعلی میرقاسمی زادروز : 10 / 12 / 2538 زادگاه : هیرکان شاعر ، نویسنده ،‌ پژوهشگر علوم‌ اجتماعی ( فلسفه ، جامعه شناسی ، روان شناسی ) دانش آموخته ی بهداشت و درمان ، کارشناسی روان شناسی ، کارشناسی ارشد روان شناسی شخصیت ، عضو انجمن روان شناسی ( APA ) ( USA ) عضو خانه ی فرهنگ های جهان ، هامبورگ ( Germany )‌ عضو کانون شاعران معاصر ( Iran ) که در مدت عمر خود چهل و سه زمستان را شاهد بودم و بیست سه سال است که به طور یکپارچه می نویسم . از عمده کارهای نوشتاری من مجموعه ی اشعارم است که به طور پراکنده در نشریات متفاوت در ( Iran ) و هامبورگ ( Germany ) منتشر گردیده است و اینکه هشت سال قبل پروژه ی اقتصاد ، بازرگانی ، توسعه ی روستایی را تدوین ، تشریح و مکتوب کردم که در روزنامه ی مربوط منتشر گردید ، دیگر کارهای من ده پروژه ی روان شناختی انگیزشی است که در ماهنامه ی (‌ چاپار ) هامبورگ ( Germany ) مربوط به خانه ی فرهنگ های جهان در طول سه سال با همکاری ، همدلی ، یکدلی مدیر نیکو سرشت این ماهنامه انتشار یافت .

مشاهده بیشتر
کتاب پرواز نهنگ ها مجموعه اشعار سپید عبدالله محمدزاده سامانلو برای خرید کتاب و واریز باشماره 09902034931 و یا پنل چت در سایت پیام بدهید

محمدعلی میرقاسمی

محمدعلی میرقاسمی زادروز : 10 / 12 / 2538 زادگاه : هیرکان شاعر ، نویسنده ،‌ پژوهشگر علوم‌ اجتماعی ( فلسفه ، جامعه شناسی ، روان شناسی ) دانش آموخته ی بهداشت و درمان ، کارشناسی روان شناسی ، کارشناسی ارشد روان شناسی شخصیت ، عضو انجمن روان شناسی ( APA ) ( USA ) عضو خانه ی فرهنگ های جهان ، هامبورگ ( Germany )‌ عضو کانون شاعران معاصر ( Iran ) که در مدت عمر خود چهل و سه زمستان را شاهد بودم و بیست سه سال است که به طور یکپارچه می نویسم . از عمده کارهای نوشتاری من مجموعه ی اشعارم است که به طور پراکنده در نشریات متفاوت در ( Iran ) و هامبورگ ( Germany ) منتشر گردیده است و اینکه هشت سال قبل پروژه ی اقتصاد ، بازرگانی ، توسعه ی روستایی را تدوین ، تشریح و مکتوب کردم که در روزنامه ی مربوط منتشر گردید ، دیگر کارهای من ده پروژه ی روان شناختی انگیزشی است که در ماهنامه ی (‌ چاپار ) هامبورگ ( Germany ) مربوط به خانه ی فرهنگ های جهان در طول سه سال با همکاری ، همدلی ، یکدلی مدیر نیکو سرشت این ماهنامه انتشار یافت .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
شروع گفتگو
1
نیاز به راهنمایی دارید؟
Scan the code
سلام
چنانچه سوالی دارید با ما در واتساپ در ارتباط باشید