لیلا کباری قطبی ، کانون شاعران معاصر ، غزل سرا
فردای پر از عشق
لیلا کباری قطبی
فردای پر از عشق
خاکستری آرامم و بی نام و نشانم
در هاله ای از دودم و بی تاب و توانم
در سینه ی من آتش بیداد نهان است
بنگر که در این اتش جانسوز ، نهانم
فریاد که این حنجره را نای سخن نیست
این حنجره بسته ست که من درخفقانم
در باور من ، سبزترین خاطره ها بود
افسوس که خشکید؛ بهار دل و جانم
تاریخچه ی دردم و در چشم جهانی
تاریک ترین خاطره ، در دام زمانم
آرامش طوفانی من ، یافتن توست
تا با تو ،غم از روح جهانم بتکانم
آغاز کن این عشق که پامال خزان است
تا با تو از این قصه ی سربسته بخوانم
صد خاطره از عشق به جا مانده ، بیا تا
در سینه ی تاریخ ، سرافکنده نمانم
من با تو از این فاجعه ی تلخ نگفتم
هر چند که دور از تو بسی، دل نگرانم
هر بارکه شیطان زده آتش به وجودم
سرسخت تر از پیش دراین شعله ، وزانم
در پیچ و خم عشق که آغاز رهایی است
دیریست اسیر غم و در بند گرانم
این راه ، خود آغاز زمان در دل فرداست
برخیز و بیا تا خوش و سرزنده بمانم
تاریخ پر از درد تو را در دل فردا
در رهگذر عشق ، به پایان برسانم
فرصت بده تا باز برویم که من این بار
فردای پر از شادی بی مرز جهانم
#لیلا_سادات_کباری_قطبی


