
زهرا زحمتکش
باور
نشستم منتظر در خانه ام ، در میزنی یا نه؟
به خلوتگاه مهرم گاه گاه، پر میزنی یا نه؟
کمی خنده نهان کردم، میان کوه غمهایم
که افشایش کنم با تو، بگو سر میزنی یا نه؟
خدا رُفته خیابان را به باران و نسیم صبح
گذر بر کوچه ی امید آخر میزنی یا نه؟
بماند آنچه از تاریکی و بیدادها گفتیم
تنی بر چشمه خورشید خاور میزنی یا نه؟
خیال نازنینت، هر نفس در روح میریزد
بگو نقشی ز آغوشت سراسر میزنی یا نه؟
کنارت چای بی قندم ،طعم نیشکر دارد
تو گلخندی کنار من، ز باور میزنی یا نه؟

